«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
دومین چیزی که باید از ما گرفته شود تا بتوانیم حرکت خود را شروع کنیم، «انتظار» ماست.
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
دومین چیزی که باید از ما گرفته شود تا بتوانیم حرکت خود را شروع کنیم، «انتظار» ماست.
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
یکی از زنجیرها «تبرئه و برونافکنی» است. هر کس در محیطی که زندگی میکند، خودش راتبرئه میکند و میگوید: من مقصر نبودم، در زمان طاغوت بودم، شرایط مناسب نبوده، کسی نبوده، روحانیت کاری نکرده و ... نتیجه اینکه او پاک است و مقدس.
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
وصیتنامهی شهید عباس دانشگر، شهید مدافع حرم که در 23 سالگی به شهادت رسید را خواندهاید؟ بهگمانم خواندنها و زیستن اینطور باید بار بدهد و به ثمر بنشیند. حالا کسی مثل من در طول سالها صدها صفحه کتاب بخواند و یادداشت بردارد و حرف بزند، اما عمل و حرکت ... امان از خواندنها و دانستنهای بیعمل و بیحرکت که جز باد و هوی برای انسان ندارد. حاصل این باد و هوی جز در سطح ماندن و بیخبری نیست برای انسانی که باید ماهی باشد و زیستنش شنا کردن در اعماق دریای حقیقت.
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
شما کجا احساس راحتی بیشتری میکنید؟ کجا احساس میکنید که به خودتان نزدیکترید؟ کجا احساس میکنید نیاز نیست خیلی رفتارهایی داشته باشید که برای خودتان نامأنوس و غیرعادی است (یعنی به آنها عادت ندارید)؟ بهگمانم برای بسیاری از ما محیط خانواده جایی است که نزدیکترین صورت و رفتار به خود واقعیمان را نشان میدهیم، یعنی چندان نیازی نمیبینیم به نمایش دادن و خود را مقید کردن به آنچه که عادت یا دلخواهمان نیست. البته برای بعضی هم شاید جمع دوستان صمیمی چنین باشد.
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
سلام علیکم
فرا رسیدن نوروز و بهار و سال نو را تبریک عرض میکنم. ان شاء الله سال جدید، سالی پر از خیر و برکت و رشد برای همهی دوستان و عزیزانشان و تمام مردم باشد. امیدوارم به لطف خداوند، خیر فراوان از اعیاد ماه شعبان نصیب دوستان گرامی شده باشد و بهرهمندی از این خیر و برکت در زادروز امام زمان (عج) فزونی یابد.
نمیدانستم که تبریکات را ابتدای مطلب بیاورم یا در پینوشت، اما آنقدر اهمیت و تعداد مناسبتها زیاد بود که بهنظرم آمد شاید بهتر باشد ابتدا عرض ادب و تبریکی خدمت دوستان گرامی داشته باشم و بعد به سراغ نوشتن مطلب بروم.
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
حالا حدوداً هجدهماهه است. با این که از دهماهگی شروع به راه رفتن کرد، اما هنوز هم خیلی دوست دارد که بغلش کنند. کلمهی «گگل» که نشانهی همین درخواست بغل کردن بود، از اولین کلماتی بود که گفت. یک مدت تا میدید کسی ایستاده، زود دستانش را بلند میکرد و میگفت: «گگل». حالا حتی گاهی وقتی نشسته باشی، میگوید: «بولش» (بلند شو) و بعد از این که بلند شدی، سریع درخواست «گگل» را مطرح میکند. خودش که را لوس میکند، میگوید: «گگل»، وقتی میخواهد بخوابد، میگوید: «گگل»، وسط بازی یکدفعه یادش میافتد: «گگل»؛ خلاصه به هر بهانهای: «گگل». ظاهراً در «گگل» لذت و آرامشی هست، بیجانشین.
و این حال و حرف این روزهای من است، به هر بهانهای و حتی بیبهانه: «خدایا گگل».
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
- عزیزم کجا میری؟
+ با منی؟
- بله، با شما هستم.
+ چی میگی؟
- میگم از اونطرف نرو. سمت تاریکی نرو. گم میشی. میترسی. تاریکی برات خوب نیست. باهات سازگار نیست. اذیتت میکنه. برگرد به سمت روشنایی. از این مسیر مستقیم که نور روشنش کرده برو.
+ مطمئنی اشتباه نگرفتی؟
- مگه شما بندهی خدا نیستی؟
+ کی؟ من؟ چی بگم؟ دوست دارم باشم، ولی ...
- اگه دوست داری دیگه ولی نداره. دعوت کردن که از اینطرف تشریف بیارید.
+ آخه من، اگه همهی عمرمو نه، ولی خیلیشو اینوری رفتم. اصن فکر کنم به تاریکی عادت کردم. دیگه فکر نکنم منو جزو بندههای خدا بهحساب بیارن. اونم چی، دعوتم کنن؟! گفتم که اشتباه گرفتی. شما اصن نمیدونی من چه گندکاریایی کردم. خبر نداری.
- اگر نمیدونم، حتماً لازم نیست و نباید بدونم. اونی که باید بدونه میدونه. تازه دقیقاً این دعوت ویژهی بندههاییه که خودشون رو ارزون خرج کردن و به قیمت کم فروختن، اونایی که خودشون رو اسراف کردن.
+ شما مطمئنی؟ آخه مگه میشه؟
- بله که میشه. خودشون گفتن. مگه نشنیدید؟!
+ نه، انگار تو تاریکی غیر از بینایی، شنوایی آدمم از دست میره. حالا چیکار باید بکنم؟
- تا وقت هست برگردید بهسمت این مسیر مستقیمی که به طرف نور میره و هرگز از بخششش ناامید نشید. بدونید که اگر برگردید و امیدوار باشید، تمام اون کارهایی که گفتید رو میبخشه.
+ همشو؟!
- بله، همشو و البته چیزهای خیلی بهتری که باید بری تا ببینی ...
_________________________________________________________________________
پینوشت: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ» (الزّمر، 53)
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
- استادا گفتن نتایج مدلت خوب نیست. انطباق منحنی پیشبینی با مشاهدات جالب نیست.
- خوب، حالا مشکل چیه؟!
- مشکل همینه دیگه. میگن اینجوری نمیشه از کار دفاع کرد. میگن دو سال کار کردی، بالاخره نتیجه چیه؟ باید یه نتیجهی قابلدفاع باشه.
- خوب، نتیجه همینه دیگه. شما یه روشی که قبلاً در این زمینه استفاده نشده بوده، اما در برخی زمینههای مشابه جواب داده بوده، استفاده کردی و باهاش مدلسازی انجام دادی، اما عملکرد مدل مناسب نبوده، این خودش یه نتیجه است. حالا تحلیل مسأله و یافتن دلایل عملکرد نامناسب مدل میتونه نتیجهگیری رو کامل کنه. حالا شاید بشه با تغییر بعضی از عوامل مؤثر عملکرد مدل رو بهبود داد، شایدم نشه. اگه از اول مطمئن بودیم که این روش جواب مناسب میده که دیگه شاید خیلی نیاز به آزمون و کار پژوهشی نبود.
- درسته. ولی میدونی که به این راحتی قبول نمیکنن.
- آره. شما باید برای نتایج از پیشتعیینشده، پژوهش کنی و تحلیل ارائه بدی.
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
آقای علی شاملو، از فعالان مطالعه و ترویج آثار و اندیشههای استاد علی صفایی حائری، از هفتهی گذشته دورهی مجازی بازخوانی آثار استاد صفایی حائری را آغاز کردهاند. دوستانی که علاقهمند به آشنایی با آثار و اندیشهی استاد صفایی حائری هستند و تا به حال فرصتی برای این کار برایشان فراهم نشده است، میتوانند از این دوره استفاده کنند. البته دوستانی هم که پیشتر با آثار و اندیشههای استاد صفایی آشنا شدهاند، میتوانند از این دوره برای مرور و یادآوری آموختهها و برداشتهای خود و بررسی مجدد آنها بهره بگیرند. جلسات فعلاً یک بار در هفته و در روزهای یکشنبه بهصورت لایو در اینستاگرام برگزار میشوند (و البته برای استفاده در زمانهای بعد ذخیره میشوند). فایلهایی که باید پیش از هر جلسه شنیده شوند، در کانالهای تلگرام و ایتا بارگذاری میشوند. ظاهراً این دوره بیشتر بر کتابهای رشد، نامههای بلوغ (نامهی اول) و صراط (و شاید هم مسئولیت و سازندگی) متمرکز خواهد بود.