من عین الف نه، مثل دالم

۶ مطلب در اسفند ۱۴۰۰ ثبت شده است

خداحافظ طلبه‌ی سابقاً مهندس

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

سه‌شنبه عصر بود که اینستاگرام را باز کردم و در استوری حجت‌الاسلام سرلک، یکی از پست‌های آقای علی شاملو را دیدم که نوشته‌ای قریب به این مضمون روی آن گذاشته شده بود: «علی شاملوی عزیز هم رفت». اصلاً متوجه نمی‌شدم که منظور چیست. این پست را که مربوط به سالروز تولد چهل سالگیشان بود، چند وقت پیش خوانده بودم. پست را دیدم، همان بود که در انتهایش هم از آرزوی شهادت گفته بود. گفتم شاید حاج آقای سرلک با آقای شاملو شوخی کرده‌اند و یا خبر اشتباهی به ایشان رسیده است. رفتم جلوتر تا رسیدم به صفحه‌ی کتابرسان و فهمیدم که متأسفانه اتفاقی افتاده است، اما همچنان امیدوار بودم که اشتباهی شده باشد و در جست‌وجوی نشانه‌ای که مؤید اشتباه بودن این خبرها باشد. اما هر چه پیش رفتم، آن‌چه بیشتر تأیید شد، خبر درگذشت آقای شاملو بود، حجت‌الاسلام علی صفوی شاملو، یک طلبه‌ی سابقاً مهندس.

چند سال پیش بود که از طریق خواندن یکی از پست‌های بازنشرشده‌ی کانال تلگرامی آقای شاملو به کانال تلگرامی ایشان رفتم و نخستین بار اندکی با برخی احوال و اندیشه‌های ایشان آشنا شدم. آن‌چه برای من جذاب بود، یکی علاقه‌ی ایشان به آثار و اندیشه‌های استاد صفای حائری بود (که خودم نیز مدتی بود تا حدی با آن‌ها آشنا و به آن‌ها علاقه‌مند شده بودم) و دیگری پیشینه‌ی زندگی آقای شاملو که پیش‌تر یک دانشجوی خوب رشته‌های مهندسی بودند (مثل خودم)، اما ورود به حوزه و فعالیت در مسیری جدید را برای ادامه‌ی زندگی انتخاب کرده بودند و این تصمیم اخیر، به‌نظرم حرکت شجاعانه‌ای بود که من هیچ‌گاه جرأتش را نداشتم.

در مورد این‌که آقای شاملو که بود و چه کرد، من نمی‌توانم چندان توضیحی بدهم. مطلب زیر، شرح کوتاهی است که خود ایشان در مورد ماجرای تغییر مسیر زندگیشان در کانال تلگرامشان منتشر کرده بودند:

«چرا شیفته «عین صاد» هستم؟

در طول این سال‌های طلبگی ، شاید پرتکرارترین سؤالی که پاسخ داده‌ام، این بوده که «چه شد که پس از سال‌ها تحصیل دانشگاهی و کار صنعتی و ... طلبه شدی». (شاید بد نباشد عرض کنم که بنده فارغ التحصیل کارشناسی مهندسی پلیمر از دانشگاه صنعتی امیرکبیر و کارشناسی ارشد مهندسی صنایع از دانشگاه علم و صنعت هستم و در 28 سالگی تحصیل حوزوی را آغاز کردم.)

این سؤال یک جواب دارد و آن هم آشنایی من با نوشته‌ها و اندیشه‌های استاد «آیت الله علی صفایی حائری» است. در تمام سال‌های دانشجویی، حتی لحظه‌ای به ذهنم خطور نکرده بود که ممکن است روزی لباس «طلبگی» بپوشم و «آخوند» شوم. تا این‌که استاد را شناختم و همه زندگی‌ام به هم ریخت ...

یادم هست که مشغول آماده شدن برای آزمون دکتری بودم. آن سال‌ها، سال‌های ۸۶ و ۸۷، کتابخانه دانشگاه تهران تا ساعت ۱۲ شب باز بود و برای مطالعه آنجا می‌رفتم.

هر روز صبح کتاب آمار مهندسی جان فروند و یکی دو تا دیگر از منابع مهندسی صنایع را به همراه چند تا از کتاب‌های استاد توی کیفم می‌گذاشتم و به کتابخانه می‌آمدم. شب، هنگام برگشتن به منزل، می‌دیدم که فقط کتاب‌های استاد را خوانده‌ام و تمام روزم به مطالعه و تفکر روی آنها گذشته است.

اولین تجربیات تبلیغی من در همین دوران و قبل از طلبگی شکل گرفت، که در جمع‌های چند نفری، کتاب «رشد» ایشان را توضیح و شرح می‌دادم و آثار شگفت آن را روی دوستانم می‌دیدم. از اینجا ایده طلبه شدن کم‌کم در ذهنم جدی شد و رسیدم به جایی که الان هستم.

در این هشت سال، روزبه‌روز بیشتر معتقد شده‌ام که نوشته‌ها و اندیشه‌های استاد، گنجینه‌ای بینظیر است. امروز اعتقاد جدی دارم که برای معرفی دین و پاسخ به هجمه‌ها و شبهه‌ها، و تبیین اینکه اصلاً در دنیای پرآشوب و پرتحول امروز چه نیازی به دین داریم و زندگی دیندارانه چه برتری بر زندگی بدون دین دارد، هیچ مجموعه‌ای بیشتر از آثار ایشان راهگشا نیست، مخصوصاً اگر با مخاطب دانشگاهی، اهل مطالعه و خوشفکر مواجه باشیم. و البته سلوک عملی پیامبرگونه و برخوردهای تربیتی و انسان‌ساز ایشان هم دنیایی دیگر است که جذابیتی، چه بسا بیشتر از اندیشه ایشان داشته باشد.

توضیح بیشتر این موضوع، و ویژگی‌های نظام اندیشه‌ای استاد صفایی را در فایل صوتی زیر عرض کرده‌ام که اولین جلسه از سیر مطالعاتی آثار استاد است. امیدوارم نیازمندان واقعی، این مباحث را بشنوند و منشأ تحول برایشان باشد. ان‌شاءالله درباره این عالم ربانی و تئوریسین تربیت دینی، و همچنین درباره مسیر طلبگی در دنیای امروز بیشتر خواهم نوشت.»

حجت‌الاسلام علی صفوی شاملو (یا به‌قول برخی از اهل ذوق «عین صاد شین») همچون استاد علی صفایی حائری (متخلص و مشهور به «عین صاد») در سانحه‌ی رانندگی درگذشتند، آقای شاملو در سن چهل سالگی و استاد صفایی در سن چهل و هشت سالگی.

آقای شاملو، مدتی پیش مجموعه‌ی ارزشمند «کتابرسان» را بنیان نهادند و توسعه دادند که امیدوارم این مجموعه همچنان در مسیر خود به پیشرفت و رشد ادامه دهد.

_______________________________________________________________

پی‌نوشت:

اول) پیکر مرحوم شاملو، امروز، پنج‌شنبه، 26 اسفند 1400 به خاک سپرده شد. اگر مایل بودید و توانستید برای ایشان نماز لیله‌الدفن بخوانید (علی صفوی شاملو فرزند مجتبی).

دوم) وبسایت کتابرسان در نشانی زیر در دسترس است و در اینستاگرام هم با نام ketabresan_net2 می‌توانید از فعالیت‌های کتابرسان باخبر شوید.

https://ketabresan.net

 

سوم) کانال تلگرام مرحوم شاملو در نشانی زیر در دسترس است:

https://t.me/ali_shamlu

 

چهارم) در نشانی زیر هم کانال تلگرامی که آقای شاملو برای شرح آثار استاد صفایی ایجاد کرده بودند در دسترس است:

https://t.me/einsad_sharh

۸ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
عین الف

پیشواز بهار و ایستگاه ته‌سیگار

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

اعیاد گذشته و آینده‌ی ماه شعبان بر همه‌ی همراهان گرامی مبارک! از جمله دستاوردهای چند روز پیاده رفتن به محل فیزیوتراپی، زیارت ایشان بود به‌عنوان نخستین درختی که پیش از رسیدن رسمی بهار پیش رو، چشمان مرا به دیدن چند شکوفه مهمان کردند.

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
عین الف

ارل گری

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

اگر کسی به آن خانم گوینده‌ی تبلیغ چای شهرزاد دسترسی دارد، مراتب سپاس و قدردانی ما را به ایشان ابلاغ کند که با لحن و لهجه‌ی بسیار نیتیو خود در بیان عبارت «ارل گری»، هر بار به ما یادآور می‌شود که چه‌قدر در توهم آموختن زبان انگلیسی در مدرسه و دانشگاه و کلاس‌های بیرون از این دو، آب در هاون کوبیدیم و ساعت‌های عمر را بر باد دادیم. البته که قطعاً‌ راضی به تحمل این همه زحمت از جانب ایشان نبودیم.

البته سال‌هاست که فهمیده‌ام چای ایرانی با ذائقه و مزاج من سازگارتر است و رایحه‌اش برایم خاص‌تر و دلپذیرتر است.

___________________________________________________________

پی‌نوشت: ببخشید اگر مطالب چندان پربار نیستند.

۳ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۰
عین الف

خوبه؟

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

انگشت کوچک دست چپم، دچار عارضه‌ی انگشت ماشه‌ای شده است. حالا چرا انگشت کوچک دست چپ، نمی‌دانم، شاید در نگه داشتن Shift یا Ctrl فشار زیادی را متحمل شده است. در جلسه‌ی اول فیزیوتراپی، آقای فیزیوتراپیست الکترودهای دستگاه stimulator را داخل پدهای خیس دو طرف انگشت می‌گذارد و می‌بندد. بعد می‌گوید که با شروعِ کارِ دستگاه، احساس گِزگِز و سوزن‌سوزن شدن در انگشتت خواهی داشت. جریان را زیاد می‌کند و می‌پرسد: «خوبه؟»، با قدری تأمل و تعجب پاسخ می‌دهم: «نمی‌دونم». جریان را قدری بیشتر می‌کند و حس گز‌گز هم بیشتر می‌شود و دوباره می‌پرسد: «الان خوبه؟»، و من که نمی‌توانم جلوی خودم را بگیرم، تقریباً بلند می‌خندم و فیزیوتراپیست می‌گوید: «کلاً خوشحالی!» می‌گویم: «آخه نمی‌دونم خوبش چه‌جوریه، کمش خوبه، زیادش خوبه؟» و توضیح می‌دهد: «منظورم اینه که قابل‌تحمله؟». تأیید که می‌کنم می‌رود سراغ نفر بعدی. نمی‌توانم به او بگویم تصویری که در ذهنم آمد این بود که جریان برق را به من وصل کرده و ضمن زیاد کردن آن با لبخند کج در حالی که مثل شخصیت‌های کارتونی یک دندانش می‌درخشد، می‌پرسد: «خوبه؟ خوبت شد؟ حالت جا اومد؟».

یک ربع بعد، برمی‌گردد و جریان را که حالا تا حد زیادی برای انگشتم عادی شده است، به‌مقدار قابل توجهی بیشتر می‌کند و با لبخند می‌پرسد: «الان چی، خوبه؟» و من باز می‌خندم.

__________________________________________________________________

عید مبعث بر همه‌ی دوستان مبارک!

۴ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰
عین الف

چرم مصنوعی

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

پیرمرد کفاش می‌گوید: «نایلون سفره‌ای رو بر‌می‌دارن باهاش کفش درست می‌کنن، دو بار که بند کفشو می‌کشی پاره می‌شه. می‌گن چرم مصنوعیه. چرم مصنوعی چیه دیگه؟ مگه گاو مصنوعی و بز مصنوعی داریم که چرم مصنوعی داشته باشیم؟»

۵ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
عین الف

آلودگی صوتی

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

پنجره‌های خانه را عوض کرده‌ایم. این پنجره‌های UPVC و شیشه‌های دوجداره خیلی کارآمد هستند، هم از نظر صرفه‌جویی در مصرف انرژی، هم از حیث کاهش ورود صدا و گرد و خاک. البته در بخش صدا، حرفی هست در کارآمدیشان و آن هم این‌که قرار بود مانع آلودگی صوتی شوند، نه این‌که جلوی ورود هر صدایی را بگیرند. قرار نبود، بروی کنار پنجره و ببینی که معلوم نیست از کی باران باریده و تو نفهمیده‌ای، چون صدای قطرات باران را نشنیده‌ای. قرار نبود صدای اذان هم  حذف شود. قرار نبود که صدای شادمان بازی بچه‌ها در برف هم به گوش نرسد، و حتی صدای ساز و آواز آن خواننده و نوازنده‌ی دوره‌گرد که احتمالاً با هر معیار فنی، می‌تواند آلودگی صوتی محسوب شود ... شکر خدا که هوا که به سمت گرم‌تر شدن برود، بیشتر می‌شود پنجره‌ها را باز کرد، اما نمی‌دانم در این مدت چند صدا را از دست می‌دهم.

لطفاً پنجره‌های آینده طوری ساخته شوند که امکان انتخاب صداهای عبوری از آن‌ها فراهم باشد.

با سپاس

۶ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
عین الف