من عین الف نه، مثل دالم

۱۷ مطلب با موضوع «بدیهیات» ثبت شده است

مطالبه‌ی شفافیت (برای متن) - منِ بی‌من (برای شعر)

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

به‌گمانم اولین گام در نهادینه کردن سادگی و بی‌پیرایگی، شفافیت و روراستی، و صداقت و راست‌گویی در خود، به‌کار بستن آن‌ها در رویارویی و برخورد با خویش است و اگر این امر محقق نشود، در سایر صحنه‌ها نیز مقصود، به‌حقیقت حاصل نمی‌شود، حتی اگر به‌ظاهر چنین باشد.

در این رویارویی نخستین که اصیل‌ترین مرحله نیز هست، خوشبختانه ترسی هم از فریبکاری و بی‌صداقتی دیگران و متضرر شدن فرد وجود ندارد و هر چه هست، خودِ فرد است در رویارویی با خویش. فقط باید از بازی و بازیگری و بازیچه‌ها دست شست و به و خویشتن روی آورد.

ای کاش در عمل هم همین‌قدر آسان بود!

***

من را بسِتان ز من وَ از من برهان

بر صفحه‌ی جان، نشانِ خود را بنِشان

تا بودنِ من ز هستِ تو نیست شود

یک جرعه مرا ز جام قربت بچشان

___________________________________________________________

پی‌نوشت: شعر (اگر بشود شعر نامیدش) در ارتباط با این مطلب نوشته نشده است.

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
عین الف

روغن ریخته را به حساب نیاور

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

گاه پیش می‌آید که شخص به کاری علاقه و اشتیاق ندارد یا در زمان خاصی آن را خوش نمی‌دارد، مثلاً خویشاوند، دوست یا آشنایی درخواست کاری از فرد دارد که ظاهراً برایش هیچ عایدی مادی و دنیوی ندارد، در حالی که آن فرد در همان زمان می‌تواند کاری را انجام دهد که به‌طور معمول به آن علاقه‌ی بیشتری دارد یا از انجام آن لذت بیشتری می‌برد و یا نتیجه‌ای که از انجام آن حاصل می‌شود سود مادی یا نفع شخصی و شغلی بیشتری عایدش می‌کند. از سوی دیگر خود شخص می‌داند که آن کار اول به لحاظ اخلاقی و معنوی عمل نیکوتری است و نزدیک‌تر است به رضای الهی. اینجا تعلل نکردن برای انجام کار اول، و به‌علاوه پرداختن به آن کار با علاقه و لذت روحی حائز اهمیت است، چرا که می‌تواند نشان‌دهنده‌ی انتخاب واقعی و قلبی فرد باشد. در غیر این صورت ممکن است حاصل تعارف و رودربایستی باشد که اگر چنین باشد دیگر نمی‌توان آن ارزش اخلاقی و معنوی حالت اول را برای آن قائل بود و شاید اثر چندانی هم در رشد انسانی فرد نداشته باشد. اینجا فرد می‌تواند انگیزه و عملش را ارزیابی کند که واقعاً‌ در پی رضای خدا و رشد انسانی است یا صرفاً درگیر تعارف و حفظ وجهه‌ی خویش است و روغن ریخته را نذر امامزاده می‌کند.

در بخش کوتاهی از یک حدیث، امام حسین (ع) می‌فرمایند: «... و لاتحتسبوا بمعروفٍ لم تعجلوا ...» که مرحوم علی صفایی حائری در کتاب «چهل حدیث از امام حسین (ع) در سبک زندگی و بندگی» آن را این‌گونه ترجمه کرده‌اند: «کار خوبی را که با شتاب انجام نداده‌اید، به حساب نیاورید*».

____________________________________________________________________________

* علی صفایی حائری، چهل حدیث از امام حسین (ع) در سبک زندگی و بندگی. چاپ هفتم، انتشارات لیله‌القدر، 1398.

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
عین الف

نقل‌و‌نبات لطفاً

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

پیرو مطلب پیشین، باز هم این سؤال در نظرم آمد که چرا گاهی برخی از ما از گفت‌وشنود و تخیل درباره‌ی افعالی مثل طی‌الارض و پیش‌بینی آینده و گفتن از نادیده‌های گذشته، بیشتر لذت می‌بریم تا سخن گفتن و شنیدن از اخلاق نیکو و تلاش برای تحصیل آن. یعنی مثلاً هنگامی که نقلی درباره‌ی عالم و سالک راه اخلاقی می‌خوانیم یا می‌شنویم که در اثر مجاهدت‌های اخلاقی به مرتبه‌ای بلند رسید، حتماً باید چند چشمه کرامت هم برایمان روایت کنند تا مطمئن شویم که این راه ارزشش را دارد و برای قدم برداشتن قدری تشویق شویم. مگر نه این است که پیامبر (ص) برای اتمام مکارم اخلاق مبعوث شد، نه طی‌الارض و نمایش این‌دست توانایی‌ها. حتی معجزه‌ها هم وسیله‌ای هستند که انسان‌ها را به راه بیاورند، به همان راهی که به‌سوی توحید و قسط و پروش مکارم اخلاق می‌رود. پس چرا گاهی از شنیدن اولی (دیدنش بماند) بیش از دیدن و یا عمل به دومی کیف می‌کنیم، در حالی که آنان که از مسیر اخلاق رفتند، به آن کرامات هم رسیدند و البته آن را نقل‌ونبات این راه دانستند و اصالتی هم برای آن قائل نبودند؟ هر چه بود یا پنهان می‌کردند و یا در آشکار کردن آن در پی عبودیت و ادای تکلیف حق بودند. اما بدون تعارف، پای‌درراه‌ننهاده‌هایی مثل من گاهی بیش از آن که شوق گام زدن در مسیر و نیل به‌سوی هدف را داشته باشند، از تصور همان نقل‌ونبات در دلشان قند آب می‌شود.

۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
عین الف

مفت‌فروش

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

گاهی نمایش پاکی و پرهیزگاری مقدمه و زمینه‌ساز ناپاکی می‌شود یا نمایش اخلاق‌مداری می‌شود مقدمه‌ی بی‌اخلاقی. نه این‌که نادانسته و ناآگاهانه چنین بشود، خود فرد اگر قدری در احوال و افکار خود تأمل کند، متوجه می‌شود که ماجرا چیست. اما عجیب این است که گاهی خودمان از این تأمّل سر باز می‌زنیم و بعد هم باورمان می‌شود که پرهیزگار و اخلاق‌مداریم و حتی شاید انتظار پاداش (از هر نوعی) هم داریم. بدتر و عجیب‌تر این‌که نمی‌فهمیم داریم چیزی گران‌بهاتر و ارزشمندتر را هزینه و صرف به‌دست آوردن چیزی کم‌ارزش‌تر می‌کنیم. نمی‌فهمیم؟! این را هم به‌گمانم اگر بخواهیم می‌فهمیم، اما شاید گمان می‌کنیم که صرفه در نفهمیدن است و صرفه برای ما در آن زمان، یعنی رسیدن به لذت نزدیک، لذت نوک‌ بینی. ارزان‌فروشیم یا بیش از آن، مفت‌فروش. اخلاق‌فروشی، ارزان‌فروشی است، مفت‌فروشی است.

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
عین الف

نتیجه‌گیری مقدم بر تحلیل

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

- استادا گفتن نتایج مدلت خوب نیست. انطباق منحنی پیش‌بینی با مشاهدات جالب نیست.

- خوب، حالا مشکل چیه؟!

- مشکل همینه دیگه. می‌گن این‌جوری نمی‌شه از کار دفاع کرد. می‌گن دو سال کار کردی، بالاخره نتیجه چیه؟ باید یه نتیجه‌ی قابل‌دفاع باشه.

- خوب، نتیجه همینه دیگه. شما یه روشی که قبلاً در این زمینه استفاده نشده بوده، اما در برخی زمینه‌های مشابه جواب داده بوده، استفاده کردی و باهاش مدل‌سازی انجام دادی، اما عملکرد مدل مناسب نبوده، این خودش یه نتیجه است. حالا تحلیل مسأله و یافتن دلایل عملکرد نامناسب مدل می‌تونه نتیجه‌گیری رو کامل کنه. حالا شاید بشه با تغییر بعضی از عوامل مؤثر عملکرد مدل رو بهبود داد، شایدم نشه. اگه از اول مطمئن بودیم که این روش جواب مناسب می‌ده که دیگه شاید خیلی نیاز به آزمون و کار پژوهشی نبود.

- درسته. ولی می‌دونی که به این راحتی قبول نمی‌کنن.

- آره. شما باید برای نتایج از پیش‌تعیین‌شده، پژوهش کنی و تحلیل ارائه بدی.

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
عین الف

پرواز دسته‌جمعی

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم

می‌شود گفت هر صلوات یک گام جمعی مؤمنین در مسیر رشد است. ذاکر صلوات که رشد او و معرفت نسبی او نسبت به مقام انسان کامل و اسوه‌ی حسنه سبب جاری شدن ذکر صلوات بر لب او شده است و اسوه‌ی حسنه و جانشینان راستین او که راهنمای این راه و این رشد بوده‌اند و جمع مؤمنینی که هر یک واسطه‌ای در این مسیر بوده‌اند.

من از خدایی که خیر و خیرخواهی مطلق است می‌خواهم که سلام و درود بفرستد بر بهترین بندگانش. حسد را از جانم دور می‌کنم و سیر می‌کنم به‌سوی نور، به‌سوی خوبی و خیر بیشتر. رشد می‌کنم تا هر چه بیشتر شبیه شوم به اسوه‌های حسنه. این مسیر و این ماجرا، تمامش خیر و نور است.

اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
عین الف

سرّ دلبری

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

آدم به کم و کوچک قانع نمی‌شود، یا درست‌تر این‌که نباید بشود. هی بیشتر و بزرگ‌تر می‌خواهد و باید هم بخواهد. هر چه قدر خودش را بیشتر بشناسد، باید در طلب بیشتر و بزرگ‌تر باشد. هر چه به‌دست بیاورد، هر چه‌قدر هم به‌ظاهر زیاد و بزرگ باشد،‌ باز هم اگر نهایت داشته باشد، وقتی که به آن آخر و نهایت برسد، کوچک می‌شود. بیشتر و بیشتر می‌خواهد، طوری که تمام نشود، این خواستن پایان ندارد، پس باید خواستنی (خواستنی‌ای) و دوست‌داشتنی (دوست‌داشتنی‌ای) باشد بی‌نهایت، که هر چه بخواهی و به سوی او بروی و نزدیک شوی و بیشتر بخواهی، باز او بیشتر و بزرگ‌تر باشد. او بزرگ‌تر است، او اکبر است. هر چه‌قدر جلو بروی، باز می‌بینی و می‌گویی که او بزرگ‌تر است. مسأله این نیست که بزرگ‌تر از چه چیز و چه کس، که اصلاً جای قیاس نیست. می‌دانیم که او بزرگ‌تر از آن است که وصف شود، اما شاید آن خواستن، بیش و پیش از این دانستن است. خواستنی بی‌نهایت که سخت آن را می‌خواهیم. اوست که بی‌پایان است و بی‌پایان خواستنی. «الله اکبر» سرّ دلبری است. ذکری است برای آن‌که ندویم در پی آن‌چه که رو به سوی او ندارد، که هر چه باشد کم است و کوچک است. ما را از شتاب‌های بی‌دلیل که حاصل سرگشتگی و دویدن در پی تنوع‌ها هستند بازمی‌دارد و به ما معیاری کلی برای انتخاب و اولویت‌بندی می‌دهد.

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
عین الف

پشت‌صحنه

 

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

خانواده از اول بوده است، از همان موقع که چشم باز کرده‌ای و الآن خودت یادت نیست. پس وقتی نداشته‌ای که بخواهی برنامه بچینی و تمرین کنی که نمایش بازی کنی. خود برنامه چیدن و تمرین کردن و نمایش بازی کردن را هم اگر یاد گرفته‌ای، احتمالاً در همان خانواده یاد گرفته‌ای. اصلاً چون از اول بودنش با بودنت همراه بوده، خیلی نمی‌توانی از خودت جدایش کنی و چیزی را به او نشان بدهی که خودت نیستی. اغلب مرز چندانی بین داشته‌هایش و داشته‌هایت نبوده که بخواهی برای قدری کم و زیادش، روش و منشت را عوض کنی. بخواهی هم راحت نیست، صحبت یک ساعت و دو ساعت و یک روز و دو روز و یک سال و دو سال که نیست.  

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عین الف

شاید مسأله روشن نباشد

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

در برنامه‌های آموزشی دروس و حتی کارهای پژوهشی دانشگاهی بخش زیادی از زمان و انرژی صرف یافتن روش‌های حل مسأله و بررسی آن‌ها می‌شود. اما متأسفانه پیش از آن به‌قدر کافی زمان صرف خود مسأله و شناخت آن نمی‌شود. یک ترم می‌گذرد و دانشجو سر جلسه‌ی امتحان حاضر می‌شود تا مشخص شود روش‌هایی را که برای حل مسأله به او ارائه شده است، چه‌قدر آموخته است (اگر آموخته باشد)؟ دانشجویی که نمی‌داند یک مسأله اصلاً چرا و چه‌طور مسأله شده است و اهمیت آن به چه دلیل است، باید مهارتش در حل مسأله را نشان دهد تا کیفیت آموخته‌های او در این درس سنجیده شود. اما واقعاً چند نفر از آن‌ها می‌توانند به این سؤال پاسخ دهند که چرا یا از چه جهت این موضوع، مسأله است؟

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین الف

مجموعه‌ی بدیهیات (اخلاق‌مدار یا اخلاق‌ندار)

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

در کارهای گروهی گاه اتفاق می‌افتد که فرد یا افرادی از گروه به‌خوبی از پس وظیفه‌ی خود برنمی‌آیند. در چنین مواردی، گاهی افراد اخلاق‌مدار می‌کوشند تا با تلاش هرچه بیشتر، ضعف همکار خود را پوشش دهند و کمبود حاصل از عملکرد ضعیف او را جبران کنند. این تلاش مضاعف ممکن است با انگیزه‌ی کمک به یک دوست یا همکار و یا در جهت ارتقای عملکرد گروه در جهت نیل به اهداف و منافع فرد یا گروه باشد. بدیهی است که مانعی وجود ندارد که این انگیزه‌ها با هم همراه باشند یا در طول اهداف و انگیزه‌های بالاتری قرار گیرند.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین الف