«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

سلام علیکم

فرا رسیدن نوروز و بهار و سال نو را تبریک عرض می‌کنم. ان شاء الله سال جدید، سالی پر از خیر و برکت و رشد برای همه‌ی دوستان و عزیزانشان و تمام مردم باشد. امیدوارم به لطف خداوند، خیر فراوان از اعیاد ماه شعبان نصیب دوستان گرامی شده باشد و بهره‌مندی از این خیر و برکت در زادروز امام زمان (عج) فزونی یابد.

نمی‌دانستم که تبریکات را ابتدای مطلب بیاورم یا در پی‌نوشت، اما آن‌قدر اهمیت و تعداد مناسبت‌ها زیاد بود که به‌نظرم آمد شاید بهتر باشد ابتدا عرض ادب و تبریکی خدمت دوستان گرامی داشته باشم و بعد به سراغ نوشتن مطلب بروم.

***

چند ماه پیش در وبلاگ «رگبرگ‌های سیاه» مطلبی درباره ی کتاب «آبنبات هل‌دار» نوشته‌ی مهرداد صدقی خواندم. خواندن این کتاب برای من که تجربه‌ی چندانی از خواندن یک رمان طنز نداشتم، می‌توانست تجربه‌ی نو و جالبی باشد. مدتی بعد کتاب را تهیه کردم و خواندم، آن هم در روزهایی که احوال چندان خوشی نداشتم و راستش را بخواهید، نتیجه بسیار بهتر از چیزی بود که انتظار داشتم. شیرینی این آبنبات آن‌چنان در کامم نشست که به‌گمانم به‌سختی از یادم برود. در طی همین چند ماه، این کتاب را به چندین نفر پیشنهاد کرده‌ام و به یکی دو نفر برای خواندن قرض داده‌ام و به یکی دو نفر هم نسخه‌ی کاغذی یا صوتی کتاب را هدیه داده‌ام. موضوع کتاب رویدادهای کوچک و بزرگ زندگی یک خانواده‌ی بجنوردی در دهه‌ی شصت است که از زبان محسن، فرزند کوچک خانواده روایت می‌شود و طبعاً جزئیات و دقایق بیشتری هم در مورد اتفاقات و تجربیات محسن ذکر می‌شود. استفاده از لهجه و برخی واژه‌های محلی در روایت، احتمالاً خواندن این داستان را به‌ویژه برای افرادی که آشنایی ولو محدودی با لهجه‌ها و اصطلاحات خراسانی دارند شیرین‌تر می‌کند. سطح متوسط اجتماعی و اقتصادی خانواده‌ی داستان هم موجب می‌شود که طیف گسترده‌تری از خوانندگان بتوانند با یادآوری احوال و مسائل خود در دوره‌ی روایت داستان، تصویرسازی لذت‌بخشی از فضای داستان داشته باشند. در ادامه‌ی کتاب «آبنبات هل‌دار»، دو کتاب «آب‌نبات پسته‌ای» و «آبنبات دارچینی» هم منتشر شده‌اند که آن دو را هم تهیه کردم و خواندم و لذت بردم و توصیه کردم و هدیه دادم. شخصاً کتاب «آبنبات هل‌دار» را در مجموع هم از نظر روایت و کشش ماجراها و هم از نظر جنس طنز آن بیشتر پسندیدم، اما در مجموع هر سه کتاب را دوست داشتم. «آبنبات دارچینی» شاید از حیث تراکم شوخی‌ها و به خنده آوردن خواننده حتی گاهی از «آبنبات هل‌دار» پیشی بگیرد، اما گویی گاهی قدری از فضای اصیل و موقعیت‌های طنز دقیق‌تر «آبنبات هل‌دار» دور می‌شود. «آبنبات هل‌دار» و «آبنبات دارچینی» توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده‌اند، در حالی که «آب‌نبات پسته‌ای» را انتشارات کتاب چرخ فلک منتشر کرده است. به‌گمانم قوت «آب‌نبات پسته‌ای» قدری از دو کتاب دیگر کمتر است. با این حال، تمام آن‌چه گفتم نظرات شخصی و غیرتخصصی یک خواننده‌ی معمولی بود و ممکن است افراد دیگر به‌طور کلی کتاب‌ها را نپسندند و یا نظراتی داشته باشند که در جزئیات متفاوت باشد.

یکی از تجربیات شیرین من در خواندن آبنبات‌ها، این بود که آخر شب‌ها بنشینم و کتاب را حتی‌الامکان با لهجه برای مادرم بخوانم و با خنده‌اش بخندم و از خندیدنش لذت ببرم. البته اگر شما هم بخواهید کتاب را در جمع خانواده بخوانید، ممکن است مجبور شوید از روی بخش‌هایی از شوخی‌ها بپرید.

__________________________________________________________________________

پی‌نوشت: برای خواندن معرفی بهتری از کتاب‌ها می‌توانید به مطلب «آبنبات هل‌دار» در وبلاگ «رگبرگ‌های سیاه» سری بزنید.