«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
- استادا گفتن نتایج مدلت خوب نیست. انطباق منحنی پیشبینی با مشاهدات جالب نیست.
- خوب، حالا مشکل چیه؟!
- مشکل همینه دیگه. میگن اینجوری نمیشه از کار دفاع کرد. میگن دو سال کار کردی، بالاخره نتیجه چیه؟ باید یه نتیجهی قابلدفاع باشه.
- خوب، نتیجه همینه دیگه. شما یه روشی که قبلاً در این زمینه استفاده نشده بوده، اما در برخی زمینههای مشابه جواب داده بوده، استفاده کردی و باهاش مدلسازی انجام دادی، اما عملکرد مدل مناسب نبوده، این خودش یه نتیجه است. حالا تحلیل مسأله و یافتن دلایل عملکرد نامناسب مدل میتونه نتیجهگیری رو کامل کنه. حالا شاید بشه با تغییر بعضی از عوامل مؤثر عملکرد مدل رو بهبود داد، شایدم نشه. اگه از اول مطمئن بودیم که این روش جواب مناسب میده که دیگه شاید خیلی نیاز به آزمون و کار پژوهشی نبود.
- درسته. ولی میدونی که به این راحتی قبول نمیکنن.
- آره. شما باید برای نتایج از پیشتعیینشده، پژوهش کنی و تحلیل ارائه بدی.
***
متأسفانه، گاهی چنین مواردی در بعضی کارهای پژوهشی دانشگاهی و حتی مقالات مستخرج از آنها مشاهده میشود. پژوهشگر بنا بر شواهد و نتایج مطالعات پیشین، احتمال میدهد که مثلاً یک روش که پیشتر در زمینهی دیگری پاسخ مثبت داده است، در زمینهی مورد نظر او نیز عملکرد مناسبی داشته باشد. اما در نهایت، نتایج حاصل از مدلسازیها، آزمایشها و بررسیهای او چنین چیزی را تأیید نمیکند. در اینجا ممکن است پژوهشگر تمایل پیدا کند تا نتایج و شواهدی را که فرضیهی ابتدایی او را تأیید میکنند پررنگتر کند و به آنها وزن بیشتری بدهد و در مقابل از تمرکز بر نتایج و شواهدی که فرضیهی او را تأیید نمیکنند، خودداری کند. این وضعیت مختص کشور ما هم نیست و حداقل آنقدر که من دیدهام، در مواردی حتی در پژوهشهای اجراشده در کشورهای بهاصطلاح توسعهیافته هم مشاهده میشود. یعنی گاه یک نتیجهگیری قوی بر اساس نتایج و شواهد نهچندان محکم و متقن شکل میگیرد. این البته صورت سالمتر ماجرا است، و نتایجی که حاصل عددسازی و تقلبها فاحش باشند، موضوع این بحث نیستند.
بهنظر میرسد ماجرای ساخت و پرداخت تحلیل برای نتیجهگیریهای از پیشتعیینشده اختصاص به مباحث علمی از این دست ندارد. در بسیاری از بحثها و گفتوگوهای روزانهی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و شاید هر موضوع فکری، گاه میتوانیم به این آفت نتیجهگیری مقدم بر تحلیل دچار شویم. بسیاری از رسانهها که گویی اصل و اساس عملکردشان همین است.