میبینی چهقدر مادرانه و سنگین است: «ببُکاءِ وَلَدَیَّ فی مُفارِقَتی»؟ چه اشکهایی، چه فرزندانی و چه جدایی ... ؟! اینهمه دلسوزی و مهر آن هم برای عاصیان و نافرمانان؟!
_____________________________________________
* صحیفه الزّهراء، ص 210. (برگرفته از کتاب «شرحی بر دعاهای روزانهی حضرت زهرا (س)»، علی صفایی حائری، انتشارات لیلهالقدر، زمستان 1391)
پینوشت:
اول) با تأخیر میلاد فرخندهی حضرت فاطمه زهرا (س)، روز مادر و روز زن را تبریک عرض میکنم.
«اگر ما با معرفتی که پیدا کردیم و با ضربههایی که خوردیم و تذکرهایی که دیدیم، از دیگران فارغ شدیم، اگر وسعت رزق حق و نعمتهای او را شناختیم، و اگر در هر دستی، دست خدا را دیدیم، شکر ما در هر حادثهای و در برابر هر دستی که به ما عطا میکند و به ما میبخشاید، نسبت به حق زیادتر خواهد شد. در نتیجه، اگر این تأمل بیاید که: «لاتُحوِجنا و لاتُفقِرنا ...» زیادتی شکر میآید؛ چه در بلاها و گرفتاریها و چه در برابر عنایتهایی که از افراد گوناگون به ما میرسد، دیگر این عنایتها را به رخ نمیکشیم و در برابر او نمیآوریم، که از او میبینی؛ «بِیَدِهِ القُلُوبُ و الاَبصارُ». چشم آنها را او نگه داشته و دل آنها را او با ما مهربان کرده. من در این زمینه زیاد تجربه دارم. هر وقت به هر کسی که حتی خودش به من گفته برایت جامی سرشار نهادهام، روی آوردهام، نه جامی بوده و نه بهرهای. انسان به هر موردی که روی آورده و از هر کسی که توقع محبت و انسی داشته و برای او، به پای او ریخته، درست در لحظهای که تشنهی یک قطره بوده، اصلاً نمی بر لبش نگذاشته و او را تنها رها کرده است.
...
اگر من نعمتها را نشناختم و یا نعمت را در هر شکل و لباس و جلوهای که باشد، نشناختم، طبیعتاً شکرم برای دیگران خواهد بود. به دیگران روی خواهم آورد و از آنها گفتوگو خواهم کرد.
عنایتهای حق، نهتنها در نعمت و رحمت او، حتی در بلاها و مصیبتها جلوه کرده است و در هر گرفتاری نیز سه نعمت وجود دارد: یکی اینکه نقطهضعفت را شناختهای و دوم اینکه تعلق و وابستگیات قطع شده و سوم اینکه برایت دلشکستگی آمده و این سه نعمت، نعمتهای کم و کوچکی نیستند.
آنجا که تو نعمتها را گسترش میدادی، حتی مصیبتها جزء نعمتها میشد، پس شکر تو نیز زیاد میشد و با این نگاه و توجه به وسعت نعمت، تو در مصیبتها، نهتنها صابر که شاکر بودی. اما آنجا که بنا گذاشتی فقط برای نعمتها، آن هم نعمتهایی که خودت گزینش میکنی، شکری داشته باشی، نهتنها شکری نخواهی داشت که با او درگیر میشوی و از او طلبکار. اگر عنایتهای خدا را پوست کنده و بیپرده و در این ببینیم که جبرئیل مستقیم بیاید و بگوید: این اهدایی ذات ربوبی به توست. طبیعتاً شاکر که نخواهیم بود، هیچ، که شاکر پدر و مادرم و دوستانم میشوم، شاکر آن موشها میشوم که خیال میکردم برایم رزقی میآورند، در حالی که آنها میبرند و نمیآورند. زیادتی شکر این مقدمات را میطلبد.
پس وسعت نعمت و عنایتهای او را در هر بزمی میتوان دید و لذا روحهای عارف آگاه در برابر بلا شاکرند که «اللّهمّ لک الحمد حمد الشّاکرین لک علی مصابهم1».
در برابر بلا و گرفتاری به سه گونه میتوان رفتار کرد، اول جزع و ناله و فریاد، دوم صبر و شکیبایی، سوم شکر؛ و شکر مختص کسانی است که به این حد از معرفت و توجه رسیده باشند. و زیادتی شکر لازمهاش شناخت وسعت نعمت است حتی در بلاها. اگر تو نعمتها را ذکر ببینی، زیادتی شکر را خواهی داشت. آدمی در برابر نعمتهایی که به او عنایت میشود، آنجا که مطابق میلش نیست با خدا درگیر میشود، شاکر نیست، نه شکر و سپاس در زبان دارد و نه در زندگیاش، نعمتهای خدا را برای او نمیگذارد و در راه او مصرف نمیکند؛ که در دعای موسی آمده: «ربّ بما اَنعَمتَ علیَّ فَلَن اَکُونَ ظهیراً لِلمُجرمینَ2»؛ خدایا! با نعمتها و عنایتهای تو، من پشتیبان و پشتوانهی دشمن تو نباشم و گناهکاری را کمک نکنم.»*
شاید کم پیش نیامده باشد که به ذهنم رسیده که چرا از بسیاری از خواستهها و خواستنیها، حتی آنها که ظاهری معنوی دارند، بازماندهام. چرا پلهای بالا نمیروم و تکانی نمیخورم. غیر از اینکه در چنین مواردی ممکن است گرفتار مقایسهی موقعیتها بهجای بررسی سعیها و جهتها بودهام، پاسخ دیگری را هم در کتاب شرحی بر دعاهای روزانه حضرت زهرا (س) استاد صفایی حائری یافتم. ان شاء الله برای دوستان هم مفید باشد!
چندی پیش کتاب شرحی بر دعاهای روزانه حضرت زهرا (س) برگرفته از مجموعه سخنرانیهای استاد صفایی حائری را خواندم. در شرح دعای روز شنبه تذکراتی بود که بسیار به آن نیازمند بودم و درک آن برایم بسیار خواستنی است. بهنظرم آمد، اگر بخشهایی از مطالب این کتاب، البته فقط در شرح دعای روز شنبه را بیاورم، شاید برخلاف نوشتههای کممایهی من برخی از دوستان بهرهای از آن بردارند.