من عین الف نه، مثل دالم

۳ مطلب در دی ۱۴۰۱ ثبت شده است

مادرانه‌ترین

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

جای تعجب نیست اگر از شدت شوق و شرمساری جان به لب آید:

«إلهی وَ سَیِّدی، أسْئَلُکَ بِالَّذینَ اصْطَفَیْتَهُمْ، وَ بِبُکاءِ وَلَدَیَّ فی مُفارِقَتی أنْ تَغْفِرَ لِعُصاةِ شیعَتی، وَشیعَةِ ذُرّیتَی*»

می‌بینی چه‌قدر مادرانه و سنگین است: «ببُکاءِ وَلَدَیَّ فی مُفارِقَتی»؟ چه اشک‌هایی، چه فرزندانی و چه جدایی ... ؟! این‌همه دل‌سوزی و مهر آن هم برای عاصیان و نافرمانان؟!

_____________________________________________

* صحیفه الزّهراء، ص 210. (برگرفته از کتاب «شرحی بر دعاهای روزانه‌ی حضرت زهرا (س)»، علی صفایی حائری، انتشارات لیله‌القدر، زمستان 1391)

پی‌نوشت:

اول) با تأخیر میلاد فرخنده‌ی حضرت فاطمه زهرا (س)، روز مادر و روز زن را تبریک عرض می‌کنم.

دوم) لطفاً این مطلب مهم درباره‌ی پویش کتابخوانی را مطالعه بفرمایید.

 

 

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
عین الف

من و طبیبان دوّار

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

همکاران گرامی! به‌اطلاع می‌رساند مراسم گرامی‌داشت سومین سالروز شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی از ساعت 10 در سالن ... برگزار می‌گردد. ضمناً در پایان این مراسم پیکر شهید گمنام از محل مراسم تا درب جنوبی محوطه‌ی ... تشییع خواهد شد.

نسبتمان چیست؟ من بیمار هزارمرضم و آنان «طبیب دوّار*»، که رنگ از رسول مهربانی (ص) گرفته‌اند. من گرفتار جهل و غفلت و کوتاه‌همتی و امراض بسیار دیگرم و آنان پزشکانی هستند که برای درمان امراض روح، مرزی نمی‌شناسند. پس هر بار، این طبیب است که بر بالین بیمار حاضر می‌شود.

... و این سومین بار بود.

_________________________________________________________________

* «طبیب دوّار بطبه» تعبیر اما علی (ع) درباره‌ی پیامبر اکرم (ص) در خطبه‌ی 108 نهج‌البلاغه.

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
عین الف

نصیحت‌های مشفقانه؟!

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

  • بابا ول کن این قراضه رو. از لاستیک و رنگ و چراغش بگیر تا موتور و برق و بنزینش، یه‌جای سالم نداره، همش می‌لنگه. رو یه ربع دیگش نمی‌شه حساب کرد. دم‌به‌دقیقه تو راه می‌ذارتت، باید پیاده بشی، هل بدی. این جاده هم که همش دست‌انداز و گیر و گرفتاریه. پیاده شو، بیا با اون‌یکی برو. موتورش عین ساعت کار می‌کنه. آب‌ورنگ و بدنه‌رو که آدم می‌بینه جیگرش حال میاد. توشم که انقدر راحت و ترو‌تمیزه، آدم کیف می‌کنه. کولر و بخاریش که به‌راهه به‌کنار، صندلیش هم گرم‌کن داره. سیستم سرگرمیشم که همه‌چیش جفت‌وجوره. اصلاً‌ نمی‌فهمی وقت و راه چه‌جوری می‌گذره. یه‌جوری می‌برتت که آب تو دلت تکون نخوره.
  • می‌دونم. ولی من دوست دارم برم این‌طرف، این هم می‌خواد این‌طرفی بره، بالاخره سعی می‌کنیم با هم کنار بیایم و یه‌جوری حلش کنیم. اما اون‌یکی می‌خواد بره اون‌طرفی. من اون‌طرف کاری ندارم.

__________________________________

پی‌نوشت: چرا نمیای؟ چرا نمی‌ری؟

۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
عین الف