من عین الف نه، مثل دالم

۲۱۲ مطلب با موضوع «به من» ثبت شده است

واثق شو

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

در راستای مطلب پیشین، «ندا آمد که واثق شو به الطاف خداوندی»1:

«وَمَنْ یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِیمًا؛ وَمَنْ یَکْسِبْ إِثْمًا فَإِنَّمَا یَکْسِبُهُ عَلَى نَفْسِهِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا»2

____________________________________________

1- حافظ

2- سوره‌ی نساء، آیات 111-110

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
عین الف

ماجرای تو بود و خودت

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

هر ظلمی که به دیگری کردی، خودت برای جبرانش حرکتی بکنی یا نه، خداوند برای او جبران می‌کند، حالا این‌طرف (خودش بفهمد یا نفهمد) یا آن‌طرف، یا هر دو. اما اگر خودت برای جبران گامی برنداشتی، تو می‌مانی و ظلمی که به خودت کردی تا «کفی بنفسک الیوم علیک حسیباً1». راستش، گویی اصل ماجرا برای هر کس همین است: آمده بودی که قد بکشی و چیزی بشوی برای خودت. با خودت چه کردی؟

____________________________________________

1- اسراء، 14

۶ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰
عین الف

پیشواز بهار و ایستگاه ته‌سیگار

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

اعیاد گذشته و آینده‌ی ماه شعبان بر همه‌ی همراهان گرامی مبارک! از جمله دستاوردهای چند روز پیاده رفتن به محل فیزیوتراپی، زیارت ایشان بود به‌عنوان نخستین درختی که پیش از رسیدن رسمی بهار پیش رو، چشمان مرا به دیدن چند شکوفه مهمان کردند.

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
عین الف

قدر شب

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

در کتاب «تفسیر سوره قدر» استاد صفایی حائری چنین آمده است:

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عین الف

تعقیب دشمن در آن‌سوی مرزها

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

اگر دشمنی را که دشمن ذاتی است و در هجومش پایدار و راسخ است، تا سرحد سرزمینت برانی و رهایش کنی، رهایت نمی‌کند، تجدید قوا می‌کند، از غفلت و ضعفت استفاده می‌کند و دوباره و چندباره حمله می‌کند. چنین است که دچار تکرار گناهان و درگیر گناهان تکراری می‌شوم و پیوسته درجا می‌زنم. رکود و سکون در برابر دشمن، با تکرار و تداوم درگیری‌های تکراری همراه است که خستگی را به‌دنبال دارد و در پی خستگی، عقب‌نشینی محتمل است. ناگزیر باید حمله کرد و پیش رفت و مرزها را به‌عقب راند و به دشمن امان نداد. باید در راه رشد، پیوسته گام برداشت، (حتی / البته) آهسته و پیوسته. باید سرزمین وجود را گسترش داد. باید کشورگشایی کرد.

۲ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
عین الف

آدم کوتوله

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

در قنوت نماز می‌خوانم: «اللّهمّ اجعلنی عندک وجیهاً بالحسین علیه السّلام فی الدّنیا و الآخره». احساس می‌کنم قامتم کوتاه و کوتاه‌تر می‌شود، کوچک می‌شوم، چسبیده به زمین. بعد ناگهان در ذهنم آدمی را می‌بینم بسیار بسیار کوچک. از بالا به او نزدیک می‌شوم. خودم هستم. او من است. برمی‌گردم. کجای راه و رسم زندگیم شبیه حسین (ع) است، چه رنگی از او دارم که می‌خواهم در دنیا و آخرت «وجیهاً بالحسین علیه السّلام» باشم؟ او روی به کدام سو داشته است و من رو به کدام سو دارم؟

۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
عین الف

وقت زیاد است. بیا دور خودمان بچرخیم.

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

فکرش را بکن! چند بار شد که دعا کردی و خدا را خواندی که «خدایا تو را می‌خوانم و از تو می‌خواهم که چنین شود» و بعد چنان شد؟ بشمار و حساب کن که چند مرتبه گفتی «ای خدا! اگر این قضیه درست شود و این ماجرا به سامان برسد، اگر این اتفاق بیفتد، اگر این نشانه را بنمایی، دیگر اطمینان پیدا می‌کنم و استوار گام در راه می‌گذارم و تا آخر هم پایم را کج نمی‌گذارم یا حداقل تلاشم را می‌کنم که چنین باشد»؟ اما بعد باز طور دیگر قدم برداشتی و به راه دیگر رفتی و بازی‌هایی درآوردی که خودت بهتر می‌دانی.

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
عین الف

یا انیس من لا انیس له

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

درست مثل همان بارهای گذشته که نمی‌دانم صد بار بود یا هزار بار و یا بیشتر ...

۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
عین الف

روغن ریخته را به حساب نیاور

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

گاه پیش می‌آید که شخص به کاری علاقه و اشتیاق ندارد یا در زمان خاصی آن را خوش نمی‌دارد، مثلاً خویشاوند، دوست یا آشنایی درخواست کاری از فرد دارد که ظاهراً برایش هیچ عایدی مادی و دنیوی ندارد، در حالی که آن فرد در همان زمان می‌تواند کاری را انجام دهد که به‌طور معمول به آن علاقه‌ی بیشتری دارد یا از انجام آن لذت بیشتری می‌برد و یا نتیجه‌ای که از انجام آن حاصل می‌شود سود مادی یا نفع شخصی و شغلی بیشتری عایدش می‌کند. از سوی دیگر خود شخص می‌داند که آن کار اول به لحاظ اخلاقی و معنوی عمل نیکوتری است و نزدیک‌تر است به رضای الهی. اینجا تعلل نکردن برای انجام کار اول، و به‌علاوه پرداختن به آن کار با علاقه و لذت روحی حائز اهمیت است، چرا که می‌تواند نشان‌دهنده‌ی انتخاب واقعی و قلبی فرد باشد. در غیر این صورت ممکن است حاصل تعارف و رودربایستی باشد که اگر چنین باشد دیگر نمی‌توان آن ارزش اخلاقی و معنوی حالت اول را برای آن قائل بود و شاید اثر چندانی هم در رشد انسانی فرد نداشته باشد. اینجا فرد می‌تواند انگیزه و عملش را ارزیابی کند که واقعاً‌ در پی رضای خدا و رشد انسانی است یا صرفاً درگیر تعارف و حفظ وجهه‌ی خویش است و روغن ریخته را نذر امامزاده می‌کند.

در بخش کوتاهی از یک حدیث، امام حسین (ع) می‌فرمایند: «... و لاتحتسبوا بمعروفٍ لم تعجلوا ...» که مرحوم علی صفایی حائری در کتاب «چهل حدیث از امام حسین (ع) در سبک زندگی و بندگی» آن را این‌گونه ترجمه کرده‌اند: «کار خوبی را که با شتاب انجام نداده‌اید، به حساب نیاورید*».

____________________________________________________________________________

* علی صفایی حائری، چهل حدیث از امام حسین (ع) در سبک زندگی و بندگی. چاپ هفتم، انتشارات لیله‌القدر، 1398.

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
عین الف

نقل‌و‌نبات لطفاً

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

پیرو مطلب پیشین، باز هم این سؤال در نظرم آمد که چرا گاهی برخی از ما از گفت‌وشنود و تخیل درباره‌ی افعالی مثل طی‌الارض و پیش‌بینی آینده و گفتن از نادیده‌های گذشته، بیشتر لذت می‌بریم تا سخن گفتن و شنیدن از اخلاق نیکو و تلاش برای تحصیل آن. یعنی مثلاً هنگامی که نقلی درباره‌ی عالم و سالک راه اخلاقی می‌خوانیم یا می‌شنویم که در اثر مجاهدت‌های اخلاقی به مرتبه‌ای بلند رسید، حتماً باید چند چشمه کرامت هم برایمان روایت کنند تا مطمئن شویم که این راه ارزشش را دارد و برای قدم برداشتن قدری تشویق شویم. مگر نه این است که پیامبر (ص) برای اتمام مکارم اخلاق مبعوث شد، نه طی‌الارض و نمایش این‌دست توانایی‌ها. حتی معجزه‌ها هم وسیله‌ای هستند که انسان‌ها را به راه بیاورند، به همان راهی که به‌سوی توحید و قسط و پروش مکارم اخلاق می‌رود. پس چرا گاهی از شنیدن اولی (دیدنش بماند) بیش از دیدن و یا عمل به دومی کیف می‌کنیم، در حالی که آنان که از مسیر اخلاق رفتند، به آن کرامات هم رسیدند و البته آن را نقل‌ونبات این راه دانستند و اصالتی هم برای آن قائل نبودند؟ هر چه بود یا پنهان می‌کردند و یا در آشکار کردن آن در پی عبودیت و ادای تکلیف حق بودند. اما بدون تعارف، پای‌درراه‌ننهاده‌هایی مثل من گاهی بیش از آن که شوق گام زدن در مسیر و نیل به‌سوی هدف را داشته باشند، از تصور همان نقل‌ونبات در دلشان قند آب می‌شود.

۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
عین الف