«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

در کتاب «تفسیر سوره قدر» استاد صفایی حائری چنین آمده است:

«و نکته این است که لیله القدر می‌گویند، نه یوم القدر.

در دل تاریکی‌ها و در بطن حادثه‌ها است که تو باید طرح فردا را بریزی و در طلوع فجر، همراه فرشته‌های نازل شب قدم برداری. اشتباه ما این است که در شبمان کاری نمی‌کنیم و در شکم گرفتاری‌ها و ظلمت‌ها، یا تسلیم تاریکی‌ها می‌شویم و یا مرثیه‌خوان ظلمت. و این فاجعه را در طلوع فجر می‌فهمیم که هیچ کاری نکرده‌ایم و هیچ طرحی نریخته‌ایم. و تا دست‌به‌کار شویم و طرحی بریزیم، هزار مانع بر سر راهمان می‌گذارند و هزار درگیری برایمان ایجاد می‌کنند و تا بخواهیم حرکت کنیم به غروب رسیده‌ایم و دوباره گرفتار شب شده‌ایم.

این است که در این شب طرح می‌ریزند و این است که شب را، قدر می‌دانند، شب را. و این است که یک شب طرح، یک شب قدر، از هزار ماه بی‌تقدیر بهتر است.»*

شاید دوران کرونا بی‌شباهت نباشد به چنان شبی که با هجوم حوادث و سختی‌ها و گرفتاری‌ها درآمیخته است و از همین منظر، شاید فرصتی باشد برای لحظه‌ای ایستادن و نگریستن به گذشته، تصمیم‌گیری برای اصلاح رویه‌های نادرست و برنامه‌ریزی برای مسیر آینده‌. زمانی برای به یاد آوردن قطعیت مرگ و ادامه‌ی انسان، که در زندگی بسیاری از انسان‌های امروزی به دست غفلت و فراموشی سپرده می‌شود، چه در اثر دویدن بی‌امان در پی لقمه‌ی نان یا گرفتار شدن در هزارتوی بیشترخواهی بی‌پایان، و چه مسخ شدن در دنیای تنوع‌طلبی و سرگرمی‌های رنگارنگ. شاید این روزها فرصتی است که به مرگ بیندیشم، تا راه زندگی درست‌تر را بیابم. زمانی است برای جست‌وجوی معنای حقیقی زندگی، توجه به قدر انسان و ادامه‌ی او و انتخاب مسیر زندگی در تناسب با تمام این‌ها. ان شاء الله این شب را قدر بدانم!

_______________________________________________________

* علی صفایی حائری، تفسیر سوره قدر. انتشارات لیله‌القدر، 1387.

پی‌نوشت: سپاس که همچنان همراهی می‌کنید و نوشته‌های این وبلاگ را می‌خوانید.