من عین الف نه، مثل دالم

۶۲ مطلب با موضوع «آه» ثبت شده است

سرّ دلبری

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

آدم به کم و کوچک قانع نمی‌شود، یا درست‌تر این‌که نباید بشود. هی بیشتر و بزرگ‌تر می‌خواهد و باید هم بخواهد. هر چه قدر خودش را بیشتر بشناسد، باید در طلب بیشتر و بزرگ‌تر باشد. هر چه به‌دست بیاورد، هر چه‌قدر هم به‌ظاهر زیاد و بزرگ باشد،‌ باز هم اگر نهایت داشته باشد، وقتی که به آن آخر و نهایت برسد، کوچک می‌شود. بیشتر و بیشتر می‌خواهد، طوری که تمام نشود، این خواستن پایان ندارد، پس باید خواستنی (خواستنی‌ای) و دوست‌داشتنی (دوست‌داشتنی‌ای) باشد بی‌نهایت، که هر چه بخواهی و به سوی او بروی و نزدیک شوی و بیشتر بخواهی، باز او بیشتر و بزرگ‌تر باشد. او بزرگ‌تر است، او اکبر است. هر چه‌قدر جلو بروی، باز می‌بینی و می‌گویی که او بزرگ‌تر است. مسأله این نیست که بزرگ‌تر از چه چیز و چه کس، که اصلاً جای قیاس نیست. می‌دانیم که او بزرگ‌تر از آن است که وصف شود، اما شاید آن خواستن، بیش و پیش از این دانستن است. خواستنی بی‌نهایت که سخت آن را می‌خواهیم. اوست که بی‌پایان است و بی‌پایان خواستنی. «الله اکبر» سرّ دلبری است. ذکری است برای آن‌که ندویم در پی آن‌چه که رو به سوی او ندارد، که هر چه باشد کم است و کوچک است. ما را از شتاب‌های بی‌دلیل که حاصل سرگشتگی و دویدن در پی تنوع‌ها هستند بازمی‌دارد و به ما معیاری کلی برای انتخاب و اولویت‌بندی می‌دهد.

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
عین الف

آسان شود؟!

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

خلاصه که دنباله آرامش دل اگر می‌گردی، با این‌سو و آن‌سو زدن به جایی نمی‌رسی. اینجا و آنجا ندارد، همه جای دنیا همین وضع است. چه در آن شهر مدرن فلان کشور پیشرفته، چه در گوشه‌ی دور از هیاهوی آن روستای دورافتاده، مسأله همان است و جواب هم همان. با تنوع‌ها شاید بتوانی سرت را گرم کنی، اما دل با این بازی‌ها آرام نمی‌گیرد. راه رسیدن به آرامش، راه دیگری است، خیلی نزدیک‌تر، اما نه لزوماً خیلی راحت‌تر. بستگی به خودت دارد. جواب را گفته‌اند: «ألا بِذِکرِ الله تَطمَئنُّ القُلُوب1». معما حل شده است، اما آسان؟!

_________________________________________________________________________

1. سوره‌ی رعد، آیه‌ی 28

۵ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
عین الف

از خاک کمتریم؟

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

از خاک کمتریم؟ *


_____________________________________________________

* صدای استاد علی صفایی حائری

(برگرفته از «کانال رسمی استاد علی صفایی حائری» در تلگرام)

@einsad

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین الف

بلدی «نه» بگی؟

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

می‌پرسد «أرَضِیتُم بِالحَیاة الدُّنیا مِنَ الأخِرة(1)»، تازه از چه کسانی، از «الَّذینَ ءامَنُوا». یعنی حتی کسانی که به ایمان رسیده‌اند، ممکن است به حیات دنیا راضی شوند و هنگامی که باید در سبیل خدا روان شوند، به زمین بچسبند. می‌خوانم و می‌پرسم: «یعنی این‌قدر تعطیل و داغونی؟»

چه‌قدر شبیه «کُلُّ یَومٍ عاشورا، کُلُّ أرضٍ کربلاء» است. هی باید آن را از خودت بپرسی و هی باید این را به خودت یادآوری کنی که فراموش نکنی، که راضی نشوی به آن‌چه که در آخرت نیست «اِلّا قلیل». من اما می‌پرسم و می‌ترسم و باز می‌پرسم و بیشتر می‌ترسم.

خدایا، دل و زبان ما را بگردان به نه گفتن!

_________________________________________________________________________

1. سوره‌ی «توبه»، آیه‌ی 38

۴ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
عین الف

حر

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

... تو در دنیا آزاده بودی و در آخرت هم ...*

_____________________________________________________

* صدای استاد علی صفایی حائری

(برگرفته از «کانال رسمی استاد علی صفایی حائری» در تلگرام)

@einsad

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین الف

طبیب بر سر بیمار

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

حساب و کتاب صاحبان این مجلس را من نمی‌فهمم، فقط می‌دانم مرا کمترین استحقاقی نبود که آن‌جا حاضر باشم. اما می‌دانم اگر قرار باشد برای بهره‌مندی از چنین حالی به خوبی آدم‌ها نگاه کنیم، دوستانی که این‌جا را می‌خوانند همه از من جلوترند. پس چند خط برای دوستان می‌نویسم که ان‌شاء‌الله مقبول افتد. البته، ای کاش دلی پاک‌تر، روحی مقرب‌تر، کلامی شیواتر و قلمی روان‌تر راوی ماجرا می شد.

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عین الف

دلی برای سپردن

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

بادا که چنین دل بسپاریم، چنین مجذوب شویم و چنین عاقبت‌به‌خیر:

«هر که به حسین (ع) دل می‌سپارد، پیداست که دلی برای سپردن دارد.

هر که برای حسین (ع) اشک می‌ریزد، پیداست که چشمی برای گریستن و اشکی برای ریختن دارد. هر که در مصیبت حسین (ع)، دلش می‌شکند و اشکش جاری می‌شود، پیداست که اهل محبت است. و هر که اهل محبت است، مجذوب حسین (ع) می‌شود؛ دیر یا زود، خودآگاه یا ناخودآگاه.

و هر که مجذوب حسین (ع) شود، از جنس حسین (ع) می‌شود، متصف به صفات حسین (ع) می‌شود. متخلّق به اخلاق حسین (ع) می‌شود.

و در دنیا هر که از جنس حسین (ع) باشد، هر که مجذوب حسین (ع) بشود، هر که با حسین (ع) پیوند بخورد، هر که حسینی شود، در جهان آخرت نیز حسین (ع) سراغش را می‌گیرد، پیدایش می‌کند و رفاقت و شفاعت و همدمی‌اش را با او ادامه می‌دهد.»1

_______________________________________________

1 سید‌مهدی شجاعی، سقای آب و ادب، (نشر) کتاب نیستان، ص 168.

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عین الف

از چشمانم بشنو

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

از برخی سختی‌ها و مشکلات کوچک سفر گفته بودند و همان‌ها بود، چیزی کم یا بیش. از زیبایی‌هایش، از حالش هر چه‌قدر خواسته بودند بگویند، نتوانسته بودند، گفتنی نبود. هر چه‌قدر می‌خواهم بگویم، نمی‌توانم، گفتنی نیست، به زبان جاری نمی‌شود، فقط گاهی از چشم‌ها.

نصیبتان ان شاء الله!

۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عین الف

خود خدایی خودت

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

کم‌کم اتفاق می‌افتد، خیلی آرام. جایی به خودت می‌آیی و می‌بینی چه‌قدر از آدمیت فاصله گرفته‌ای، چه‌قدر دور شده‌ای، چه‌قدر به خطا رفته‌ای. البته، اگر به خودت بیایی و ببینی. یعنی اصلاً اگر خودی مانده باشد که هنوز قوت بازآمدن و برآمدن داشته باشد، خودی که هنوز بتواند اظهار وجود کند و خودی خود را ثابت کند.

این یکی را هم به آهستگی دچارش می‌شوی. به مرور از رفتن می‌مانی و به سکون تن می‌دهی و به رکود گرفتار می‌شوی. چشم باز می‌کنی و می‌بینی که چه‌قدر آدم شدن از تو دور شده است، که مدت‌هاست تو مانده‌ای و راه رفته است. باز البته، اگر هنوز نور، چشمان خواب‌زده‌ات را به دیدن برانگیزد، اگر هنوز نور را به عمق دیده‌ی دل راهی باشد.

باید قدم برداشت، باید بازگشت، باید در مسیر نور گام زد. همیشه خودی هست که خودی است، خودی که خدایی است و نوری که هرگز خاموش نمی‌شود. آهی بکش و قدم بردار.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عین الف

زبان آه

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

اگر بتوانی آه‌های آدم‌ها را خوب بشنوی و بفهمی، شاید بتوانی خودشان را هم شفاف‌تر ببینی و روشن‌تر درک کنی. اما خوب، می‌دانی که زبان آه زبان ساده‌ای نیست و البته چه بهتر که ساده نیست. بهتر که هر کسی آه‌هایت را نمی‌شنود و نمی‌فهمد و شاید بهتر که آه‌های همه را نمی‌شنوی و نمی‌فهمی. چه خوب که این زبان، محرم و نامحرم، اهل و نااهل سرش می‌شود.

من فکر می‌کنم، آدم‌های حسابی حتماً آه‌های حسابی دارند، آه‌های عمیق و دقیق. کم یا زیادش را نمی‌دانم، اما از عمق و دقتش مطمئنم و البته احتمالاً یک چیز دیگر، سوز. آه‌های آدم‌های حسابی، باد هوا نیستند، باری به هر جهت نیستند، سطحی و هرجایی نیستند، بی‌ریشه و بی‌ثمر نیستند.

خلاصه که گمان می‌کنم آدم‌های حسابی را اگر بخواهی بشناسی، از آه‌هایشان می‌توانی بشناسی. می‌توانی، البته به شرط آن که کم و بیش مثل آن‌ها آه‌های عمیق و دقیق داشته باشی، که اگر نه تمام اما تا حدی محرم آه‌های عمیق و دقیق باشی، که اگر استاد زبان آه نیستی، حداقل در مسیر آموختن آن باشی.


___________________________________________

- پی‌نوشت:

یک عمر کشیدی نفس، اما نکشیدی

آهی که از آیینه غباری بزداید*


* فاضل نظری (غزل «اسرار»، «کتاب»)
۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
عین الف