«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

این روزها که دنیا گرفتار مشکلات و مسائل گوناگون و شاید از همه عجیب‌تر و پررنگ‌تر، همه‌گیری بیماری است، و شاید خیلی از ما بیشتر خدا را می‌خوانیم، بیشتر به‌یاد مثال افراد سوار بر کشتی1، در قرآن، می‌افتم. همان‌ها که به‌هنگام گرفتاری، خالصانه خدا را می‌خوانند، اما هنگامی که به ساحل می‌رسند، گویی فراموش می‌کنند یا خود را به فراموشی می‌زنند و شرک می‌ورزند. من غیر از مسائل و نگرانی‌های این‌روزها، به زمان رسیدن به ساحل و قدری پس از آن هم فکر می‌کنم. امیدوارم خیلی بیش از این دچار فراموشی و شرک نشوم. نمی‌دانم، اگر راهی برای برون‌رفت از این وضعیت پیدا شود، آیا آن را فقط نتیجه‌ی دانش خود نخواهیم دانست2؟

یک نکته‌ی دیگر هم هست که مربوط به فهم صحیح از دعا و ارتباط آن با عمل است و این‌روزها بیش از پیش در ذهنم پررنگ شده است و دنبال نشانه‌های آن در رفتارم می‌گردم. آن نکته این است که اگر دعا کردن برای رسیدن به خواسته‌ای، ما را از عمل به هر یک از کارهای دیگری که از خودمان در جهت رسیدن به آن خواسته یا هدف برمی‌آید، بازمی‌دارد، احتمالاً نگرشمان نسبت به دعا اشکال دارد. مطلب زیر از کتاب «صراط» استاد صفایی حائری، با این موضوع مرتبط است (البته این مطلب در کتاب «آیه‌های سبز» هم آمده است):

«این دیوانگی‌ها را که با تمام وسیله‌ها بمانی و دست‌به‌کار نشوی، با توکل عوضی نگیر. در روایت است که موسی (ع) مریض شد. دنبال درمان نرفت که می‌خواهم تو شفایم دهی. به او گفتند که آیا می‌خواهی به‌خاطر توکل تو، اثر و خاصیتی را که در داروها گذاشته‌ام، باطل کنم. تو دارو را بخور که من تو را شفا داده‌ام؛ که این شیرهای آب هر چه دارند از چشمه‌هاست، از بی‌نهایت. از خودشان ندارند. ما کوریم و در واسطه‌ها مانده‌ایم و یا به واسطه‌ها پشت‌پا زده‌ایم به ادعای این‌که موحدیم و بر او تکیه داریم، در حالی که تو با دید توحیدی، جز او نمی‌بینی و تمامی واسطه‌ها را واسطه می‌بینی و احساس ضعف و ذلت و وابستگی و ارادت نخواهی داشت. تو اسیر کسی نیستی که بگویی بدون او هلاکم و بی‌اعتنا به نعمت‌ها و واسطه‌های او هم نیستی، که بگویی من می‌خواهم فقط خدا برساند. تو از وسیله‌هایی که برایت گذاشته‌اند بهره بردار، که این شکر نعمت است. کسی که از واسطه‌ها بهره برندارد، از منبع بهره نمی‌گیرد3

_________________________________________________________________________

1. فَإِذَا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ یُشْرِکُونَ (آیه‌ی 65، سوره‌ی عنکبوت)

2. فَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ بَلْ هِیَ فِتْنَةٌ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ (آیه‌ی 49، سوره‌ی زمر)

3. علی صفایی حائری، صراط. انتشارات لیله‌القدر، چاپ یازدهم، زمستان 1392.