«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

در این روزهای شیوع بیماری و «در خانه بمانیم»، ممکن است که گهگاه آثار ناخوشایند روحی و روانی این موقعیت، در قالب‌هایی مانند وسواس فکری یا اختلالات اضطرابی در افراد بروز کند. به‌نظرم داستان کوتاه زیر که استاد صفایی حائری در کتاب «مسئولیت و سازندگی» آورده‌اند و بعداً هم توسط ناشر در کتاب «آیه‌های سبز» قرار گرفته است، در این زمینه به نکات مهم و مفیدی اشاره می‌کند.

***

«دوستی داشتم که از ترس‌های گنگ، وسوسه‌های مستمر و خیال‌بافی‌های جالبش حرف می‌زد و اشک می‌ریخت که با این وضع نمی‌تواند کاری بکند و نمی‌تواند درسی بخواند. از او پرسیدم چه وقت این حالت‌ها در تو شدیدتر می‌شوند. وقتی مشغول هستی یا بی‌کار هستی؟ وقتی که در خانه هستی یا بیرون می‌آیی؟ وقتی که با دخترها روبه‌رو می‌شوی یا با مردها یا پیرمردها؟

به او گفتم: این حالت‌ها را کنترل کن و این حالت‌ها را بنویس و برای من هم نقل کن. من خواستم این‌گونه برای او کارهایی دست‌و‌پا کنم.

او پسری بود مستعد و باهوش. استعدادهای زیادی داشت و این استعدادها جریانی نیافته بود و کاری پیدا نکرده بود و این همه فساد به بار آورده بود و فاجعه آفریده بود. آن‌گاه برایش توضیح دادم که این حالت‌ها طبیعی است. خود من هم که بی‌کار می‌شوم، این ترس‌ها و خیال‌ها در من می‌آید.

گفتم: تو فکر نیرومند و هوش زیادی داری. تصدیق کرد. گفتم: وقتی از این استعداد درست بهره نگیری، این وسوسه‌ها در تو راه می‌یابد و این ترس‌ها تو را در خود می‌گیرد. پس تو باید کارهای بزرگی را شروع کنی. در مرحله‌ی اول، باید این حالت‌ها را کنترل کنی و از آن‌ها بنویسی. این نوشتن هم برای خود تو مفید است و هم من به آن احتیاج دارم. آن‌گاه گفتم: تو با تراکم استعدادها به وسوسه‌ها و از وسوسه‌ها به ضعف و پراکندگی می‌رسی. هر چه‌قدر تو ضعیف بشوی، خیال تو بیشتر کار می‌کند تا آن‌جا که آن‌چه در خیال تو می‌گذرد، خیال می‌کنی واقعیت دارد و الان تو را نابود می‌کند. در این لحظه، غول‌هایی که نیست تو را می‌ترساند و باز به او گفتم: پس از آن که کارهای خودت را شروع کردی و تکیه‌گاهی پیدا کرده و با قدرتی نزدیک شدی، دیگر ترس‌ها مسأله‌ای نیستند.

تو با آن‌ها روبه‌رو شو و تمامش را بپذیر. از آن‌ها فرار نکن. آخر خط را در نظر بگیر. آن‌چه که پیش آمده، اگر تو عاملش نباشی، مسئولش هم نیستی. گفتم: آن بی‌کاری و آن ضعف و این ترس، تو را این‌گونه در خود گرفته و فشار داده است. در برابر ترس، به تمامش راضی باش. بر فرض دیگران در تو نفوذ کنند، مگر چه می‌شود. اصلاً تو نباشی مگر چیز مهمی است؟ تو از دیگری باشی چه فرقی می‌کند؟ امروز بمیری یا پس‌فردا هشت تا سر دربیاوری ... مگر چه پیش می‌آید؟ در برابر ضعف، خودت را جمع کن و یک کار پخته را شروع کن و بر قدرتی تکیه بده و تکیه‌گاهی بگیر.

دوستم با شروع کارهای پخته و نوشتن حالت‌ها و کنترل خودش، راحت شد و درس‌هایش را شروع کرد و نشاطش را بازیافت.»*

***

به‌نظرم گوش کردن دو فایل زیر که مربوط به جلسات سخنرانی استاد فاطمی‌نیا با موضوع «وسواس» هستند هم می‌تواند مفید باشد.

استاد فاطمی‌نیا - وسواس - جلسه‌ی اول

استاد فاطمی‌نیا - وسواس - جلسه‌ی دوم

_________________________________________

* علی صفایی حائری، آیه‌های سبز - داستان‌ها و نکات تربیتی از آثار استاد صفایی حائری. انتشارات لیله‌القدر، چاپ هفتم، زمستان 1395.