«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
مطالب زیر از دو کتاب «شرحی بر دعاهای روزانهی حضرت زهرا (س)» و «چهل حدیث از امام حسین (ع) در سبک زندگی و بندگی» انتخاب شدهاند.
***
«حضرت میفرمایند: خدایا به ما وسعتی عنایت فرما. این وسعت دو شکل دارد:
1- امکانات زیادی به تو بدهند و هر چه میخواهی داشته باشی.
2- به سینهی باز و فراخ و به رفعتی از ذکر و آگاهی برسی که از تنگنای دنیا و گرفتاریها، در وسعت و راحت باشی و در کنار رنجها و با نبود امکانات، راحت زندگی کنی.
نکتهی مهم و اساسی این است که اگر آدمی به تمامی امکانات هم برسد، رنج فردا را با خود دارد. در دنیای متحول و با توجه به وقوف و خودآگاهی انسان، وسعتی برای او نخواهد بود و امنی را نخواهد داشت؛ که در متن بهارش، ترس زمستان و پاییز را همراه دارد و در متن خوشیهایش، فردای رنجور و دیروز گرفتار را شاهد است و حزن از گذشته و خوف از آینده را با خود دارد.
نکتهی لطیف در دعا این است که تو وسعت در دنیا، «وسّع علینا فی الدّنیا» را طالبی، نه وسعت با دنیا را. نگفته است «وسّع علینا بالدّنیا». تو با امکانات دنیا به وسعت نرسیدهای؛ که: «اجعل غنای فی نفسی و رغبتی فیما عندک». این بینیازی در دل تو آمده است. چراکه با وجود همهی امکانات، تو رنج فردا را داری و با اینکه در کنار محبوبت هستی، ترس از جدایی را. و آدمی به این تجربه و شهود رسیده و آن را چشیده، بارها زمینش زدهاند و او را بلند کردهاند و فهمیده است که در هر شادی، رنجی نهفته است و در هر بهاری پاییزی پنهان.
پس وسعت در دنیا آنجاست که تو اعتبار کنی، «فاعتبروا یا اولی الابصار». و از ظهور و نمود پدیدهها به باطن آنها راهی پیدا کنی و در نتیجه با همهی رنجها، تو شادی و با همهی شادیها، ملتهبی که نکند زمین بخوری و محروم شوی.
و آنجاست که وسعتی در صدر و سینهی تو، با رفعتی در ذکر و آگاهی تو «رفعنا لک ذکرک» تحقق پیدا کند که حتی با رنجها راحت باشی. اینجاست که بهشت نقد برایت حاصل میشود. در دعا آمده: «الهی لاتقطعنی عنک و لا تبعدنی منک یا نعیمی و جنّتی و یا دنیای و آخرتی».
و این بهشت نقد و حاضر توست که به گفتهی حافظ:
من که امروزم بهشت نقد حاصل میشود
وعدهی فردای زاهد را چرا باور کنم
نه اینکه امکانات زیادی باز کردهای، که با وجود همهی امکانات رنجوری. خیر، این غنای باطن توست که تو را در متن گرفتاریها راحت کرده است. با این توجه است و با این وسعت در دنیا است که بهشت نقد برایت حاصل میشود.
بهتعبیر اباعبدالله (ع)، وقتی که همهی گرفتاریها بر او نازل میشد و وقتی حلقوم دریدهی علی اصغر (ع) شیرخوار خود را میدید و خونش را به آسمان پرتاب میکرد، میفرمود: «هونٌ علیّ ما نزل بی انّه بعین الله»؛ آنچه از بلا و مصیبت بر من فرود میآید، سبک و راحت است، چون خدا میبیند و او برمیدارد.»*
***
«خدای من! من از رفتوآمد آثار تو و از تحول و نقل و انتقال جلوههای تو، دنستم تو میخواهی که برای من در هر چیزی رخ بنمایی، تا تو را در هیچ چیز جاهل نباشم و با تو بیگانه نمانم؛ ولی این آشنایی آسان نیست. آنجا که تو بتهای من را میشکنی و تعلقهای مرا میزنی، این نکته دیرتر برایم جا میافتد که تو میخواهی به محدودها و محکومها بسته نشوم و روی موج خانه نسازم و بهدلیل تحول بتها، بتپرست نمانم.
در اول کار، خیال میکنم که تو با من دشمنی، که تو با من لجاجت داری؛ ولی از تحول مستمر و نقل و انتقال مداوم مییابم که تو بر من جلوه میکنی و با شکست بتها، تمامیت خود را برایم آشکار میسازی. من از شکسته شدن جام محبوبم، میتوانم غصه و قصه ببافم که از پدرم بود و از نیاکانم رسیده بود؛ میتوانم بیاموزم که دیدی شکستنی بود و دلبستنی نبود. این درسی است که با اختلاف و رفتوآمد آثار و با نقل و انتقال اطوار و جلوهها، به من آموختی، تا تو را در هر چیزی ببینم.
با صد هزار جلوه برون آمدی که من
با صد هزار دیده تماشا کنم تو را»**
_________________________________________________________________________
* علی صفایی حائری، شرحی بر دعاهای روزانه حضرت زهرا (س). انتشارات لیلهالقدر، چاپ نهم، زمستان 1391.
** علی صفایی حائری، چهل حدیث از امام حسین (ع) در سبک زندگی و بندگی. انتشارات لیلهالقدر، چاپ هفتم، 1398.
__________________________________________________________________________
پینوشت: رسیدن به چنین جایگاه و مرحلهای را برای خودم سنگین و دشوار میبینم. اما گفتم شاید برای دوستان ساعی و سریع شاید بهرهی بیشتری در این مطالب باشد.