من عین الف نه، مثل دالم

۲۱۶ مطلب با موضوع «به من» ثبت شده است

استتوس شاخ می ذارم، پس هستم

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

چیزی برای نوشتن، جمله ای، بیتی، آیه ای یا ....

کافی است وارد فیس بوک یا گوگل پلاس شوی تا موج جملات و عبارات و ... پند آموز و سنگین، آدم را با خودش ببرد. مسابقه ای است برای خودش، مسابقه در تعداد، مسابقه در مفهوم. تعداد لایک ها یا پلاس ها هم می تواند شاخصی برای داوری باشد. اگر هم زیاد استقبال نشد که می شود گذاشت به حساب سنگین بودن بیش از حد جمله و نفهمی بیش از اندازه ی خوانندگان.

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین الف

دیده شود حال من ار گوش شود چشم شما*

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

گاهی در گفت و گوهایمان عطش گفتن، مانع از شنیدن می شود. یعنی صوت به گوشمان می رسد، به طرف مقابل نگاه می کنیم، اما واقعاً گوش نمی دهیم، تلاش نمی کنیم برای فهمیدن حرفش، فراموش می کنیم که هدف گفت و گو تلاش برای رسیدن به درک متقابل است.

حالت بدتری هم هست و آن زمانی است که گوش می دهیم، دقیق هم گوش می دهیم، اما با تمام وجود به دنبال آن هستیم که از میان سخنان، جملات و واژه های هم صحبتمان چیزی بیرون بکشیم، خطایی، نقطه ضعفی یا چیزی از این دست و بکوبیم بر سرش تا در مقابل ما به زانو درآید، مغلوب شود و دستانش را به نشانه تسلیم بالا بیاورد و بعد ما برویم بالای منبر وعظ و خطابه و شهوت سخنرانیمان را ارضا کنیم. این چنین است که بندگان خدا را پشیمان می کنیم از دو کلام درددل کردن، حرف دل گفتن و خودمان را هم محروم می کنیم از هم نشینی صمیمانه و شنیدن سخن بندگان خدا. تنهایشان می گذاریم و تنهاتر می شویم و هر روز بیش تر فراموش می کنیم آداب سخن گفتن و سخن شنیدن را، به خصوص حرف های دل را، دردهای دل را.

اصلاً این عبارت «گفت و گو» آدم را به خطا می برد. همه اش از گفتن است و در آن از شنیدن هیچ خبری نیست. شاید استفاده از عبارت «گفت و شنود» سبب شود که ما فراموش نکنیم، شنیدنی هم باید باشد. البته به شرط این که واقعاً بخواهیم.

خوب شنیدن هم لذتی دارد.

 

*مولوی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین الف

جنون شاخی

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

کلاس موسیقی ...، باشگاه ...، زبان ...؛ کتاب فلسفه ی  ...، عرفان ...، فیزیک ...، برای شاخ بودن، مثل هوا برای نفس کشیدن لازم است. سفر به همه جا، کویر، دریا، جنگل، داخل، خارج و عکس گرفتن و شر کردن در فیسبوک و پلاس و ...، که خدایی نکرده مردم فکر نکنند ما از قافله عقب مانده ایم. دیدن پانصد قسمت سریال و دویست فیلم اکران شده در سال جدید و ... .

جنون شاخی همچنان ادامه دارد.

توجه: این بیماری به شدت مسری است. البته از دام به انسان منتقل نمی شود، ممکن است از انسان به انسان منتقل شود.

 

پی نوشت:

اول) هر کس که این کارها را انجام می دهد، لزوماً جنون شاخی ندارد. روش تشخیص بیماری این است که هر کس از خودش بپرسد «این ها برای چه؟» و البته در پاسخگویی هم با خود صادق باشد.

دوم) پیوندهای مطلبی مفید در این مورد:

مرض جلب توجه افراطی (1)

مرض جلب توجه افراطی (2)

مرض جلب توجه افراطی (3)

مرض جلب توجه افراطی (4)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین الف

بادکنکی پر از هوای نفس

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

بادکنک یا به مرور بادش خالی می شود، یا در اوج پربادی می ترکد. آنچه می ماند واقعیت بادکنک است. هیچ!

حواسم باشد پرباد نشوم، هوا برم ندارد.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین الف

سهل و دشوار

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

گاهی فقط با صبر می توان از پستی و بلندی های زندگی عبور کرد. اما صبوری مثل انصاف است، گفتنش آسان، عمل کردنش دشوار.

«یا ایّها الّذین امنوا اصبروا و صابروا و رابطوا واتّقوا الله لعلّکم تفلحون»*

 

*سوره ی «آل عمران»، آیه ی 200

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین الف

خیابان یک طرفه ی انتظار

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

میلادتان مبارک امام زمانم!

یک سال دیگر هم گذشت و من هیچ نکردم برای آمدنت و فردا نمی دانم میلاد شما را جشن بگیرم یا بی عرضگی و بی همتی خودم را عزا!

چه زمان طولانی شد، زمانی که شما امامش هستید. خوشا به حال زمانی که شما امامش هستید و خوشا به حال آنان که امام زمانی چون شما دارند و قدر می دانند.

حکایت امامت شما و پیروی من مثل خیابان یک سویه است. چه امام زمان خوبی و چه مأموم (پیرو) زمان بدی. شورش را درآورده ام با این انتظارم. شما منتظرترید از ما برای اصلاح ما و روزگارمان، دنیایمان و آخرتمان.

میلادتان مبارک، امام زمانم!

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین الف

آدم ها، غول ها، پیازها

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

گاهی به شدت از رفتار کسی شگفت زده می شویم. انگشت به دهان می مانیم و می گوییم که واقعاً از او بعید بود. اما آیا واقعاً از او بعید بود یا این ما هستیم که او و شخصیتش را آنچنان که هست نشناخته ایم، بلکه آنچنان که خواسته ایم در ذهن خود ساخته ایم. تمایل شدید ذهن ما به پیش بینی تمام رفتار آدم ها، در حالی که شناخت محدودی از آن ها داریم شگفت انگیز است. شاید بهتر باشد کمی بیش تر لایه های درونی شخصیت افراد را بشناسیم، البته نه با نیت تجسس و فضولی و مطالعه ی آزمایشگاهی، با نیت درک یک انسان، یک دوست.

این گفت و گو از انیمیشن سینمایی Shrek هم می تواند جالب باشد:

.Shrek: For your information, there's a lot more to ogres than people think
?Donkey: Example
!Shrek: Example... uh... ogres are like onions
[holds up an onion, which Donkey sniffs]
?Donkey: They stink
!Shrek: Yes... No
?Donkey: Oh, they make you cry
Shrek: No
Donkey: Oh, you leave 'em out in the sun, they get all brown, start sproutin' little white hairs
Shrek: [peels an onion] NO! Layers. Onions have layers. Ogres have layers. Onions have layers. You get it? We both have layers
[walks off]
Donkey: Oh, you both have LAYERS. Oh. You know, not everybody like onions. What about cake? Everybody loves cake
*Shrek: I don't care what everyone else likes! Ogres are not like cakes

 

*Memorable quotes for Shrek

 

پی نوشت: 

اول) «هر کسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من» (مولوی)

دوم) در همین ارتباط، مراجعه فرمایید به مطلب «اثر هاله ای - halo effect» در وبلاگ «و واعدنا موسی ثلاثین لیله ...».

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین الف

شیعیان قصه گو و قصه دوست

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

داستان آهن گداخته و بیت المال برای ما، فقط یک داستان است، قصه ای مثل قصه های دیگر. تازه جذابیت کدوی قلقله زن و سیندرلا و تأثیرشان در زندگیمان بسیار بیش تر است. از بس که لایقیم بعضی هامان به شیعه بودن.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین الف

حق به زور هم که شده با من است، اگرچه من با حق نیستم

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

گاهی همه کار می کنیم، به هر دری می زنیم، که فقط یک جمله را نگوییم. می خواهیم پشت کلی واژه و جمله ی قلنبه و سنگین خطایمان را پنهان کنیم و بگوییم که نه، آن طور که تو می گویی، آن طور که تو فکر می کنی نیست، این طور است که من می گویم.

تا اینجای کار بد است. اما بدتر این است که گاهی خودمان هم باورمان می شود که حق با ماست.

کاش گاهی شجاعتش را داشته باشیم که فقط یک جمله بگوییم: «حق با توست، من اشتباه کردم».

گاهی یادمان می رود که حقیقت ممکن است غیر از میل شخصی ما باشد. گاهی فراموش می کنیم که حق معیاری غیر از خواست و رفتار ما دارد. بعضی اوقات تمام سعیمان را می کنیم که جای تسلیم شدن در برابر حق، حق را در برابر خودمان و امیالمان تسلیم کنیم و به زور با خواست خودمان منطبقش کنیم.

این عبارات «حق با من است، حق با تو است، حق با او است و ...»، ما را به اشتباه می اندازد گویا و شاید به همین دلیل سعی می کنیم به هر قیمتی حق (و آن چه حق می پنداریم) را با خودمان همراه کنیم. شاید اصلاً بهتر باشد بگوییم «فلانی با حق است». این طور شاید یادمان نرود که معیار حق است، نه من و تو و او و ما و ...، و خیال نکنیم که «حق» ارث و میراث پدری یا ملک شخصیمان است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین الف

گاهی به بالا نگاه کن

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

دیگر نمی گویم «این قدر از بالا به دیگران نگاه نکن».

امّا می گویم «حداقل گاهی هم از بالا به خودت نگاه کن». گاهی از خودت بیرون بیا.

 

دیگر نمی گویم «این قدر از بالا نگاه نکن».

امّا می گویم «گاهی هم به بالا نگاه کن». آنجا کسی هست که ... .

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین الف