من عین الف نه، مثل دالم

۲۱۶ مطلب با موضوع «به من» ثبت شده است

دلی برای سپردن

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

بادا که چنین دل بسپاریم، چنین مجذوب شویم و چنین عاقبت‌به‌خیر:

«هر که به حسین (ع) دل می‌سپارد، پیداست که دلی برای سپردن دارد.

هر که برای حسین (ع) اشک می‌ریزد، پیداست که چشمی برای گریستن و اشکی برای ریختن دارد. هر که در مصیبت حسین (ع)، دلش می‌شکند و اشکش جاری می‌شود، پیداست که اهل محبت است. و هر که اهل محبت است، مجذوب حسین (ع) می‌شود؛ دیر یا زود، خودآگاه یا ناخودآگاه.

و هر که مجذوب حسین (ع) شود، از جنس حسین (ع) می‌شود، متصف به صفات حسین (ع) می‌شود. متخلّق به اخلاق حسین (ع) می‌شود.

و در دنیا هر که از جنس حسین (ع) باشد، هر که مجذوب حسین (ع) بشود، هر که با حسین (ع) پیوند بخورد، هر که حسینی شود، در جهان آخرت نیز حسین (ع) سراغش را می‌گیرد، پیدایش می‌کند و رفاقت و شفاعت و همدمی‌اش را با او ادامه می‌دهد.»1

_______________________________________________

1 سید‌مهدی شجاعی، سقای آب و ادب، (نشر) کتاب نیستان، ص 168.

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عین الف

از سلفی تا ...

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

عکس سلفی و گسترش چشمگیر آن، شاید نماد و نشانه‌ی مناسبی از دوران کنونی ما و وضعیت اخلاقی آن باشد. در متن هر تصویری، حضور من است که مهم است. هر صحنه و منظره و مکانی در پس‌زمینه‌ی تصویر من اهمیت می‌یابد. ببینید که من این‌جا بودم. بدانید که من آن‌جا رفته‌ام. منم که مرکز آن منظره‌ی زیبا هستم. منم که زائر این مکان مقدس بودم. منم که سیاح این طبیعت بکر و آن بنای تاریخی هستم. من، من، من، من، ... .

مرا ببینید در این نمایشگاه آثار هنری، در آن کنسرت موسیقی، با این هنرمند، با آن ورزشکار، با آن پزشک مشهور، با آن مخترع بزرگ، با آن سوژه‌ی شبکه‌های اجتماعی، با این ماشین، با آن خانه، با آن ... . مرا ببینید، مرا ببینید، مرا ببینید، ... .

_______________________________________________

 lim  photo = selfie

manselfish




۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عین الف

به از نشستن باطل

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

متأسفانه برای من کم پیش نیامده است که به‌دلیل فراهم نبودن شرایط مطلوب کاری را شروع نکرده‌ام و یا فعالیتی را کنار گذاشته‌ام و البته حالا که نگاه می‌کنم می‌بینم اشتباه کرده‌ام و باید این رویه را اصلاح کنم. اگرچه پیام بیت زیر به‌نظر بدیهی می‌رسد، اما در واقع یک اصل و روش بسیار مهم زندگی در آن خلاصه شده است که درک آن و پیروی از آن، تأثیر شگرفی بر جریان زندگی خواهد داشت:

به راه بادیه رفتن، به از نشستن باطل

و گر مراد نیابم، به قدر وسع بکوشم1

که بر ما و از ما بیش از قدر وسعمان تکلیفی و انتظاری نیست. اگر در عمل کردن با شرایط غیرایده‌آل موجود، خسارتی بیش از خسارت انتظار بی‌سرانجام و بی‌عملی وجود ندارد، قدم در راه بگذاریم و بعد به قدر توان در تکمیل نواقص و اصلاح کژی‌ها بکوشیم. نکته‌ی زیر از استاد علی صفایی حائری هم نسبت به این موضوع بی‌ارتباط نیست:

«یکی از مکرهای شیطان همین است. وقتی که مشکلی پیش می‌آید، اصل صورت مسأله را پاک می‌کند. می‌گوید: نمازت را این‌جوری خواندی، اصلاً نماز نخوان. نمی‌آید عیب را بردارد. سفره‌ای انداخته‌ای، در آن دعوا شده، می‌گوید دیگر سفره نینداز. نه، سفره را بینداز، این کار را منتفی کن. نماز را بخوان و این مشکل را بردار. مکر شیطان این است که از بدی‌ای که به‌وجود می‌آید، همه‌ی مسأله را زیر سؤال می‌برد که رابطه دیگر برقرار نکن، با مادرت دیگر نیا، با خانواده‌ات نروی، با فلانی نروی، بچه‌اش بچه‌ام را چه‌کار کرد ...»2

_______________________________________________

1 سعدی

2 علی صفایی حائری، روابط متکامل زن و مرد، انتشارات لیله‌‌القدر، ص 57.

پی‌نوشت: این مطلب به‌نوعی تکرار یکی از مطالب پیشین شد.

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
عین الف

به قیمتش، به اهلش

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

جان آدم‌ها سخت ارزشمند است، آدمیتشان ارزشمندتر.
۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
عین الف

در حلقه‌ی نام خویش ...

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

مهم است فکر کردن به این که خوب بودنمان چه‌قدر به تلاش برای خوب جلوه کردن در چشم مردم ارتباط دارد. مهم است که کارهایمان چه‌قدر واقعاً برای خداست و چه‌قدر برای بزرگ کردن اسم خودمان (آن هم به گمان خودمان). آن هم فقط برای اسم خودمان، و اگر نه بهترین کار برای خودمان، همان است که بیش‌تر برای او و نزدیک به رضای اوست. مهم است برای این که موجب اصلاح نیت شود، نه برای این که عمل را تعطیل کند. این‌ها همه ابتدایی و بدیهی و تکراری است، اما مهم است. مهم است چون مدت‌هاست در همین ابتدائیات و بدیهیات مانده‌ام، در تکرار زبانی مانده‌ام و در عمل یک گام پیش نرفته‌ام.

___________________________________________________

پی‌نوشت: چند روز پیش خبر رسید که آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند، به لطف و کرم نامم را خوانده‌اند که اگر خدا بخواهد حدود دو ماه دیگر برای اولین بار به زیارت عتبات مهمانشان شوم. اگر توصیه‌ای دارید برای آماده شدن بهتر برای این مهمانی و محظوظ شدن بیش‌تر از برکات آن، بزرگوارانه مرا بهره‌مند نمایید. بسیار محتاج دعای همه‌ی بزرگواران هستم.

۹ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
عین الف

ازنفس‌افتاده

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

کار مهم را با کار پرسروصدا اشتباه گرفتیم، اهمیت را با شهرت و درستی را با چشمگیر و خوشایند این و آن بودن. بعد هی اشتباه رفتیم و خسته شدیم و نرسیدیم. هی پی ناممان دویدیم و دور خودمان گشتیم و از نفس افتادیم و سرگیجه گرفتیم و آخر ... دست‌هایمان خالی ماند.

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
عین الف

اصلاً انگار مرا می‌گوید

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

«سرّ آن که جهاد فی سبیل الله با هجرت آغاز می‌شود در کجاست؟ طبیعت بشری در جست‌و‌جوی راحت و فراغت است و سامان و قرار می‌طلبد. یاران! سخن از اهل فسق و بندگان لذت نیست، سخن از آنان است که اسلام آورده‌اند اما در جست‌و‌جوی حقیقت ایمان نیستند. کنج فراغتی و رزقی مکفی ... دل‌خوش به نمازی غراب‌وار و دعایی که بر زبان می‌گذرد اما ریشه‌اش در دل نیست، در باد است. در جست‌و‌جوی مأمنی که او را از مکر خدا پناه دهد؛ در جست‌و‌جوی غفلت‌کده‌ای که او را از ابتلائات ایمانی ایمن سازد، غافل که خانه‌ی غفلت پوشالی است و ابتلائات دهر، طوفانی است که صخره‌های بلند را نیز خرد می‌کند و در مسیر دره‌ها آن همه می‌غلتاند تا پیوسته‌ی خاک شود.»1

***

«عقل نهیب می‌زند که ای آرزومند، این آرزو که کاش حق بی‌حجاب در دنیا جلوه می‌کرد، یعنی ای کاش دنیا خلق نمی‌شد!»2

***

«دین‌دار آن است که در کشاکش بلا دین‌دار بماند، وگرنه، در هنگام راحت و فراغت و صلح و سلم، چه بسیارند اهل دین، آن‌جا که شرط دین‌داری جز نمازی غراب‌وار و روزی چند تشنگی و گرسنگی و طوافی چند بر گرد خانه‌ای سنگی نباشد.»3

_______________________________________________

1 سید مرتضی آوینی، فتح خون، نشر واحه، ص 25.

2 سید مرتضی آوینی، فتح خون ، ص 99.

3 سید مرتضی آوینی، فتح خون ، ص 113.

۵ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
عین الف

دوباره، ما همه خوبیم

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

روزهایی که گذشت نشان داد که اخلاق و اصول اخلاقی برای برخی از ما یک اعتقاد نیست، بلکه لقلقه‌ی زبان و ابزاری است برای کوبیدن و از میدان راندن رقیب. اخلاق‌فروشی است. این مسئله نه تنها منحصر به عملکرد خود نامزدها نبود، بلکه در بین هوادارانی که خود داعیه‌ی اخلاق‌گرایی دارند با گستردگی دوچندان دیده می‌شد. به قول یکی از دوستان خدا می‌داند که اگر ما به مسئولیتی برسیم، اوضاع و احوالمان بهتر از مسئولین فعلی خواهد بود یا خیر. البته که ارزیابی رفتار و عملکرد همه‌ی مسئولین (نه مقام انسانی آن‌ها)، نه تنها حق، بلکه تکلیف همه‌ی ما است.

_____________________________________________________________

پی‌نوشت: آقای حسین دهباشی امروز مطلب قابل‌تأملی را در کانال تلگرام خود منتشر کرده‌اند (البته که از قد من خیلی بلندتر است):

"محمد جهان‌آرا در سخت‌ترین روزهای خرمشهر هم مکرر می‌گفت: «شهر اگر سقوط کرد، دوباره پس می‌گیریم، مراقب باشید ایمان‌مان سقوط نکند!»

حالا تو به جای شهر بگذار انتخابات یا هرچی!"

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عین الف

چرخه‌ی فهم

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

نماز خوب، فهم انسان از زندگی را ارتقا می‌دهد، این فهم ارتقا یافته باید به کار بسته شود و عمل انسان را بهبود بخشد. به کار بستن مفاهیم و آموخته‌ها، باز سبب فهم انسان از زندگی می‌شود و ارتقای فهم انسان از زندگی موجب بهبود کیفیت نماز انسان می‌شود و این ماجرا می‌تواند ادامه یابد، مشروط بر آن «باید». این که هر فهم و هر دانشی اگر در عرصه‌ی عمل به کار گرفته نشود (به شرط تحقق شرایط)، بی‌فایده و بی‌بازده خواهد بود روشن و بدیهی است، اما آن‌چه که خطرناک است و ممکن است مغفول بماند آن است که این علم بی‌تحرک، این دانش درجای‌خود‌ننشسته و به‌کارنبسته می‌تواند مانع رشد و موجب فساد و تباهی شود. غذای مازاد بر نیازی است که که بخشی از آن از بین می‌رود و می‌شود اسراف و بخش دیگر، انباشته می‌شود و منجر به بیماری.

_____________________________________________________

پی‌نوشت: به نظرم می‌رسد که به قدر کافی کتاب نمی‌خوانم، اما به میزان عملم که نگاه می‌کنم، احساس می‌کنم همین‌قدر هم زیادی است. البته که اولی را نباید کم کرد، بر اولی باید اضافه کرد و بر دومی دوچندان باید افزود.

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عین الف

جزئیات

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

هر قدر هم که هدف‌ها عالی باشند و جهت‌گیری‌ها صحیح، اگر برنامه‌ریزی خوب و دقیقی برای جزئیات وجود نداشته باشد، به اهداف مورد نظر نزدیک نخواهیم شد. در حالت بدبینانه‌اش حتی راه را دورتر خواهیم کرد. باید به جزئیات اهمیت بدهیم. خیلی چیزها، حتی خود آدم‌ها به قول مصطفی مستور* در جزئیات تباه می‌شوند، اما بسیاری از آن­ها فقط به دنبال کلیات هستند و به جزئیات اهمیت نمی‌دهند.

_____________________________________________________________

* در داستان کوتاهی به نام «هل من محیص» از کتاب «عشق روی پیاده‌رو».

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عین الف