«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
- سلام
- سلام. خوبی؟
- خوبم، خدا رو شکر. تو خوبی؟
- آره. خدا رو شکر.
- ۰ نظر
- ۲۹ مهر ۹۹ ، ۲۲:۰۲
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
- سلام
- سلام. خوبی؟
- خوبم، خدا رو شکر. تو خوبی؟
- آره. خدا رو شکر.
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
حساب کن که بخواهی به محبوبی بگویی که چهقدر دوستش داری، اما بدانی که دوست داشتن تو، پیش دوست داشتن او مثل قطره در دریاست. تازه این را هم اضافه کن که در خودت هزار چیز دوستنداشتنی سراغ داری و در او یکی هم نه. حساب کن که بخواهی برای چنین محبوبی کاری انجام دهی و خوشحالش کنی، اما بدانی که هر آنچه برای او انجام دهی را صدچندان به تو بازمیگرداند. باز این را هم در نظر بگیر که حتی شرایط انجام آن کار را هم خودش برایت فراهم کرده است. حساب کن ...
ولش کن. دیگر حساب نکن. با حساب و کتاب ما جور نیست. فقط دل بده به حساب و کتاب او ...
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
بهگمانم، امسال ناخوشاحوالترین شب سالروز تولدم (شب پیش از زادروز) را گذراندم. از خدا خواستم هدیهای برساند و حالم را بگرداند. صبح روز تولدم، پیامی از دوستی بزرگوار دریافت کردم که خبر داده بود: «در روز زیارتی امام رئوف (ع)، نائبالزیارهی دوستان هستم». حال دلنشین و شعف و اشک ... به یاد ندارم، هیچ هدیهی تولد دیگری چنین حالی را نصیبم کرده باشد.
باز مهربانی بینهایتش را از دستان امانتدار رئوفش به دلم سرازیر کرده بود. چهقدر این ماجرا تکرار شده است!
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
در این روزهای شیوع بیماری و «در خانه بمانیم»، ممکن است که گهگاه آثار ناخوشایند روحی و روانی این موقعیت، در قالبهایی مانند وسواس فکری یا اختلالات اضطرابی در افراد بروز کند. بهنظرم داستان کوتاه زیر که استاد صفایی حائری در کتاب «مسئولیت و سازندگی» آوردهاند و بعداً هم توسط ناشر در کتاب «آیههای سبز» قرار گرفته است، در این زمینه به نکات مهم و مفیدی اشاره میکند.
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
اربعین پارسال میگفتم، کار درس و دانشگاه را جمعوجور میکنم و ان شاء الله سال بعد، اگر رخصت دهند من هم عازم میشوم. کار درس و دانشگاه تمام شد. اما راه بسته شد. دیر کردم. بهموقع راه نیفتادم. به پیادهروی اربعین نرسیدم. حالا این نوشته هم به اربعین نرسید و آخر هم نشد که آنکه باید. هر چند که اصلاً نخواهد شد ...
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
«پس شروع حرکت، که ضرورت حرکت نیز از آن مایه میگیرد، از لحظهای است که تو میفهمی از همهی چیزهایی که با آنها مأنوس هستی، بزرگتری. بزرگتری؛ چون آنها به تو ختم شدهاند و تو میوهی این درختی و هیچوقت به ریشه و خاک و سنگ، برگشت نخواهی کرد.
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
من ندیدم محفلی از روضهات مستانهتر
یا ز دُرّ اشکِ بر تو، تحفهای شاهانهتر
چون به روز تو، ز روی عشق پرده بَرفِتاد
گشت روز تو، ز هر افسانهای افسانهتر
ای خوش آن احوال یارانت که میگشتند بر
گرد شمع پرفروغت، هر نفس پروانهتر
این جهان ویرانه بود از ظلم بر آل نبی (ص)
گشت از آن ظهر عاشورا، بسی ویرانهتر
آنکه را مأوا و مسکن، محفل ذکر تو بود
چون جدا افتاد از آن، شد از همه بیخانهتر
هر که سوی تو روان شد، رنگ انسانی گرفت
هر که از تو دورتر، او از خودش بیگانهتر
آنکه عمرش را چو مجنون در ره وصلت نهاد
هست بیتردید، از هر عاقلی فرزانهتر
مهر تو سودای من باشد از این دنیا بس است
کی توانم یافت اینجا، دلبری جانانهتر
آفرینش گر صدف باشد، نیابم اندر آن
گوهری از اهل بیت احمدی (ع) دُردانهتر
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
در راستای تواصی به صبر، بهگمانم ماجرای زیر که در کتاب «آیههای سبز» و نیز احتمالاً در کتاب «فوز سالک» استاد صفایی حائری آمده است، قابلتأمل است. البته، خواندن این مطلب مفید در وبلاگ تلاجن، عامل انتشار این مطلب شد.
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
نوشتهی زیر را خواهرزادهام از روی سرمشق پایین آن که استادم به من داده بود، نوشته است. البته در واقع، ننوشته است، بلکه نقاشی کرده است، چون مربوط به تابستان سال گذشته است که هنوز مدرسه نرفته بود.
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
مدتی در یک گروه مجازی مباحث مربوط به اعجاز قرآن را دنبال میکردم که یکی از محورهای اصلی آن هم تحدّی قرآن بود. اتفاقاً خودم هم مدتی است که کم و بیش مشغول مطالعهی مجدد قرآن و یادداشتبرداری و طرح پرسش هستم. با این پیشزمینه، تماشای سه قسمت از برنامهی تلویزیونی «اورست» که در ادامه لینک تماشای آنلاین آنها آمده است، برایم بسیار جالب بود.
https://www.telewebion.com/episode/2362928
https://www.telewebion.com/episode/2366423
https://www.telewebion.com/episode/2372332
_________________________________________
* پینوشت: قسمتی که لینک آن در ادامه میآید هم جالب بود، اگرچه مستقیماً به موضوع بالا مرتبط نیست.