«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
«سرّ آن که جهاد فی سبیل الله با هجرت آغاز میشود در کجاست؟ طبیعت بشری در جستوجوی راحت و فراغت است و سامان و قرار میطلبد. یاران! سخن از اهل فسق و بندگان لذت نیست، سخن از آنان است که اسلام آوردهاند اما در جستوجوی حقیقت ایمان نیستند. کنج فراغتی و رزقی مکفی ... دلخوش به نمازی غرابوار و دعایی که بر زبان میگذرد اما ریشهاش در دل نیست، در باد است. در جستوجوی مأمنی که او را از مکر خدا پناه دهد؛ در جستوجوی غفلتکدهای که او را از ابتلائات ایمانی ایمن سازد، غافل که خانهی غفلت پوشالی است و ابتلائات دهر، طوفانی است که صخرههای بلند را نیز خرد میکند و در مسیر درهها آن همه میغلتاند تا پیوستهی خاک شود.»1
***
«عقل نهیب میزند که ای آرزومند، این آرزو که کاش حق بیحجاب در دنیا جلوه میکرد، یعنی ای کاش دنیا خلق نمیشد!»2
***
«دیندار آن است که در کشاکش بلا دیندار بماند، وگرنه، در هنگام راحت و فراغت و صلح و سلم، چه بسیارند اهل دین، آنجا که شرط دینداری جز نمازی غرابوار و روزی چند تشنگی و گرسنگی و طوافی چند بر گرد خانهای سنگی نباشد.»3
_______________________________________________
1 سید مرتضی آوینی، فتح خون، نشر واحه، ص 25.
2 سید مرتضی آوینی، فتح خون ، ص 99.
3 سید مرتضی آوینی، فتح خون ، ص 113.