«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

«کسی که عاشق حق شد، عاشق خلق می‌شود، که: عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست. و این عشق می‌شود زیربنای مبارزه و امر به معروف و نهی از منکر. کسی که عاشق شد، خواستار بهروزی و بهزیستی و رشد و حرکت و کمال معشوق است و در این دید حتی یک پر سبزی و یک لقمه نان و یک ورق کاغذ هم هدر نمی‌شود و ضایع نمی‌گردد، که باید هر چیز به رشد خود و کمال خود برسد و این خودداری از اسراف بر اساس این اعتقاد استوار می‌شود، نه فقط بر اساس یک بخل و یا یک دید اقتصادی.

و کسی که یک پر سبزی را هدر نمی‌کند و اسراف نمی‌کند، چگونه می‌تواند شاهد از دست رفتن استعدادهای خلق باشد. چگونه می‌تواند خودش باتلاق خلق بشود و آن‌ها را مطیع و مرید و برده‌ی خود بسازد و چگونه می‌تواند که شاهد اسارت و بردگی و در باتلاق رفتن خلق باشد و آرام بگیرد.

کسی که عشق به حق دارد، عاشق خلق می‌شود و آن‌ها را از بت‌ها و طاغوت‌ها و شیطان‌ها نجات می‌دهد، هر چند به درگیری و مبارزه با آن‌ها بینجامد، که برای مبارزه آماده است؛ چه در شکل روشنگریش و چه در شکل فریادگریش و چه در شکل پنهان‌کاریش و چه در شکل آشکار و مشخصش.

مؤمن نمی‌تواند بی‌تفاوت و یا سازشگر بماند. سازشگری و بی‌تفاوتی با ایمان و بالاتر، با توحید نمی‌سازد.

مؤمن برای انتخاب شکل مبارزه‌اش، ملاک‌هایی دارد و نورهایی دارد. هدف او و شرایط او و دشمن او، شکل مبارزه‌ی او را مشخص می‌کنند.»1

________________________________________

1- علی صفایی حائری. رشد. انتشارات لیله‌القدر، چاپ شانزدهم، زمستان 1392.

پی‌نوشت: فقط خواندم و نوشتم و به اشتراک گذاشتم. ان شاء الله دیگران عمل و استفاده کنند و دعا کنند که من هم بتوانم قدمی بردارم.