«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

تصویر جیانلوکا ویالی را شاید ‌اولین بار در تیتراژ برنامه‌های ورزشی دهه‌ی هفتاد خودمان (یا دهه‌ی نود میلادی) دیده بودم، شاید هم در یکی از عکس‌های فوتبالیست‌های مشهور که در زمان کودکی ما داخل بسته‌های آدامس بود، احتمالاً هم در همان لباس راه‌راه سیاه‌وسفید یوونتوس. آن‌روزها در ایران کلمه‌ی بیانکونری حتی به گوش اهالی فوتبال هم زیاد آشنا نبود.

بعد از قهرمانی در جام باشگاه‌های اروپا در کنار بازیکنان درخشان دیگری مثل فابریتزیو راوانلی و الساندرو دل‌پیرو، ویالی به چلسی رفت و چند سال بعد نقش جذاب مربی - بازیکن را که پیش از آن در اختیار رود گولیت، ستاره‌ی سرشناس فوتبال هلند بود، ‌به‌عهده گرفت. این مربوط به پیش از خرید چلسی توسط رومن آبراموویچ و تبدیل این باشگاه به باشگاهی متمول و قدرتمند بود. یادم هست که یکی از هفته‌نامه‌های ورزشی آن زمان یک پوستر تمام‌صفحه از ویالی در لباس چلسی چاپ کرده بود با عنوان «جیانلوکا ویالی، قصه‌نویس کودکان» که البته به‌گمانم عنوانش از آن ترفندهای ژورنالیستی بود. من تا چند سال آن پوستر را نگه داشتم. مدتی بعد، زمانی که علی دایی در لباس هرتابرلین دو گل به چلسی زد، ویالی هنوز سرمربی چلسی بود، اما دیگر خودش به میدان نمی‌رفت. آخرین تصویری که از ویالی در ذهنم مانده است، همراهی او با روبرتو مانچینی در جشن قهرمانی ایتالیا در جام ملت‌های اروپا 2020 است. ویالی و مانچینی در سال‌های ابتدایی دهه‌ی 1990 در سمپدوریا هم‌بازی بودند و در قالب همان تیم در سال 1992 تا فینال جام باشگاه‌های اروپا پیش رفتند، اما در فینال بازی را به بارسلونا واگذار کردند و دستشان از جام کوتاه ماند. اما در جام ملت‌های اروپای 2020 در قالب کادر فنی توانستند جام قهرمانی را برای ایتالیا به ارمغان بیاورند.

جیانلوکا ویالی، دیروز (16 دی ماه 1401) پس از مدت‌ها درگیری و مبارزه با سرطان در 58 سالگی درگذشت. اما آن‌چه انگیزه‌ی نگارش این مطلب و خاطره‌نگاری‌ها و پراکنده‌گویی‌های بالا شد، خواندن این چند خط از متن یک گزارش از یک گفت‌وگو با ویالی بود که نشان می‌داد او به نگاهی عمیق درباره‌ی زندگی رسیده بود:

از او (ویالی) پرسیدم آیا فکر می‌کند در آن مسابقه [با بیماری] پیروز می‌شود؟ او پاسخ داد: «چیزی که مهم است پیروز شدن نیست، [نوع] تفکر است که پیروزی است. زندگی 10 درصد آن چیزی است که برای ما اتفاق می‌افتد و 90 درصد نحوه برخورد ما با آن است. امیدوارم داستان من بتواند به دیگران کمک کند تا با اتفاقاتی که در حال رخ دادن است به روشی درست برخورد کنند.»*

به‌نظرم جملات بسیار مهم و قابل‌تأملی بود که من را به یاد بخش‌هایی از نوشته‌های استاد صفایی حائری در کتاب تطهیر با جاری قرآن درباره‌ی سوره‌ی کوثر انداخت:

«ما همیشه در انتظار موقعیت‌ها هستیم. همه‌ی شکایت و رنج ما از موقعیت‌هاست. تمامی حسرت‌ها و کاشکی ما، از موقعیت‌هاست. توجیه شکست و توجیه پیروزی در سایه‌ی شرایط و موقعیت‌هاست. اما درسی که همین آیه‌های کوتاه می‌دهند، نکته‌ی دیگری است. به‌جای موقعیت، وضعیت و موضع‌گیری مطرح می‌شود و به‌جای نعمت و امکان و شرایط، کوثر و برخورد مناسب.

محور تمامی و ناتمامی، وضعیت انسان و برخورد اوست. من که در موقعیت حاضرم موضع‌گیری مناسب نداشته‌ام، چگونه مطمئن هستم که در فلان موقعیت، موفق خواهم شد؟ منی که در این کلاس درس نخوانده‌ام، چکونه مطمئن هستم که در کلاس‌های دیگر، درس‌خوان و مسلط خواهم بود؟

این درس، درس بزرگی است. نقطه‌ی ضعف اساسی ما با همین درس باید اصلاح شود. ما می‌بینیم و تجربه می‌کنیم که آدم‌هایی از موقعیت‌های متفاوت به نتایج یکسان می‌رسند و باز می‌بینیم و تجربه می‌کنیم که از موقعیت‌های یکسان، آدم‌هایی به نتایج گوناگون دست می‌یابند.

...

این درس از سوره، آن‌گاه در تمامی وجود ما می‌نشیند که ما نعمت‌ها و امکانات و عمل و بازدهی را در نظر نگیریم، بلکه به نسبت عمل و امکانات توجه کنیم و به تعبیر قرآنی سعی را ملاک و معیار بدانیم. با این نگاه، دیگر موقعیت‌ها و امکانات و نعمت‌ها و شرایط، تمامی فکر و هوش و چشم و دل ما را نمی‌گیرند و ما را به انتظار و حسرت و یأس و عجز مبتلا نمی‌نمایند؛ چون در هر صورت و با هر امکان اگر تو سعی کردی و برخورد مناسب را انجام دادی دیگر مشکلی نداری؛ چون وضعیت تو جوابگوی توست، موقعیت هر چه می‌خواهد باشد. آن‌چه در حوزه‌ی توانایی و اختیار ماست، موقعیت‌ها و بازدهی عمل‌ها نیست، که موقعیت‌ها، بیشتر تحمیلی و ناخواسته هستند و عمل‌ها هم وابسته به امکانات است؛ ولی سعی و موضع‌گیری مناسب در حوزه‌ی اختیار انسان و مربوط به اوست. «لیس للانسان الاّ ما سعی» می‌تواند این نکته‌ی دقیق را به ما بیاموزد که انسان جز همین سعی، هیچ ندارد. سرمایه و سود، امکانات و عمل، به‌هم پیوسته‌اند و بیشتر از اختیار انسان خارج هستند، ولی کار کردن و نسبت‌گیری کردن و وضعیت مناسب داشتن، این برای انسان و مربوط به اوست.»1

________________________________________

پی‌نوشت: بخش ابتدایی این مطلب در تاریخ 17 دی ماه 1401 نوشته شده است و به‌همین دلیل بیان شده است که ویالی، دیروز، 16 دی ماه درگذشت.

* ترجمه‌ی خبر از طریق پیوند زیر

https://www.varzesh3.com/news/1863271/%D8%AE%D8%AF%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8-%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D9%84%D9%88%DA%A9%D8%A7-%D8%A7%D9%88-58-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA

و متن خبر اصلی در نشانی زیر

https://www.corriere.it/sport/calcio/23_gennaio_06/vialli-malattia-esempio-45cbfe1e-8da5-11ed-a8d9-c0827d0f659f.shtml?refresh_ce

در دسترس است.

1- علی صفایی حائری. تطهیر با جاری قرآن - تفسیر جزء سی‌ام. انتشارات لیله‌القدر، چاپ سوم، تابستان 1393.