«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
گاهی نمایش پاکی و پرهیزگاری مقدمه و زمینهساز ناپاکی میشود یا نمایش اخلاقمداری میشود مقدمهی بیاخلاقی. نه اینکه نادانسته و ناآگاهانه چنین بشود، خود فرد اگر قدری در احوال و افکار خود تأمل کند، متوجه میشود که ماجرا چیست. اما عجیب این است که گاهی خودمان از این تأمّل سر باز میزنیم و بعد هم باورمان میشود که پرهیزگار و اخلاقمداریم و حتی شاید انتظار پاداش (از هر نوعی) هم داریم. بدتر و عجیبتر اینکه نمیفهمیم داریم چیزی گرانبهاتر و ارزشمندتر را هزینه و صرف بهدست آوردن چیزی کمارزشتر میکنیم. نمیفهمیم؟! این را هم بهگمانم اگر بخواهیم میفهمیم، اما شاید گمان میکنیم که صرفه در نفهمیدن است و صرفه برای ما در آن زمان، یعنی رسیدن به لذت نزدیک، لذت نوک بینی. ارزانفروشیم یا بیش از آن، مفتفروش. اخلاقفروشی، ارزانفروشی است، مفتفروشی است.
انگار ذهن ها با هم یکی شدن ! پست های مختلفی این روز ها خوندم که تکه های بک پازل رو تشکیل می دادن ...