«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

بعد از آن‌که پرسید: «... أَرَضِیتُمْ بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا مِنَ الْآخِرَةِ ...(1)»، این‌بار می‌گوید: «مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَ زِینَتَهَا نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا وَ هُمْ فِیهَا لَا یُبْخَسُونَ(2)». مطمئن نیستم که نسبت خواستن یا اراده کردن (یُرِیدُ) در این آیه با راضی شدن (أَرَضِیتُمْ) دقیقاً چیست، اگرچه مشخص است که هم‌سو هستند. در آن اولی مؤمنینی که به حیات دنیا راضی شده‌اند از رفتن به جهاد سر باز می‌زنند و در این دومی گویی انگیزشی و حرکتی هست در کسانی که حیات دنیا را می‌خواهند. اولی قعود و ماندن است و دومی قیام و رفتن. شاید هم فقط نوع خطاب بنا بر موقعیت متفاوت مخاطبان متفاوت است، اولی معطوف به گروهی خاص و با اشاره به رویدادهایی مشخص است و دومی بیانی عام دارد.

اولی به گروهی از افراد که قبلاً ایمان آوردند نظر دارد، که صحبت حرکت برای جهاد در راه خدا است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَا لَکُمْ إِذَا قِیلَ لَکُمُ انْفِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ(3)». به آنان هشدار داده می‌شود: «إِلَّا تَنْفِرُوا یُعَذِّبْکُمْ عَذَابًا أَلِیمًا وَیَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَیْرَکُمْ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ(4)»؛ و فرمان و بشارت: «انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ(5)»؛ بلکه کسانی به هوش بیایند و حرکت کنند. اما بعد می‌گوید: «لَا یَسْتَأْذِنُکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ أَنْ یُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ ...(6)»؛ و باز بعد از آن: «إِنَّمَا یَسْتَأْذِنُکَ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَارْتَابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِی رَیْبِهِمْ یَتَرَدَّدُونَ(7)». گویی کسانی بوده‌اند که ایمان آورده‌اند و بعد راضی به حیات دنیا شده‌اند و افتاده‌اند در گیر و دار شک. پس گرفتار کفر شده‌اند(8) و به ورطه‌ی نفاق افتاده‌اند(9). پس سرانجامشان بد خواهد بود: «وَعَدَ اللَّهُ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْکُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا هِیَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللَّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُقِیمٌ(10)». پس حتی بعد از فهمیدن حقیقت و ایمان آوردن به آن هم، ممکن است به حیات دنیا راضی شوی و خودت را در شک سرگردان کنی، و به کفر و نفاق گرفتار ‌شوی، به جهنم و لعنت و عذاب. چون خودت را کم دیدی و به کم قانع شدی.

 

قناعت به دنیا

 

ظاهراً خطاب دوم عام است: «مَنْ کَانَ یُرِیدُ». اینجا صریح می‌گوید که کسانی که حیات دنیا و زینت آن را می‌خواهند، اعمالشان را تمام و کمال به آن‌ها می‌دهیم و هیچ کم و‌ کسری باقی نمی‌ماند. البته آن‌سو هم جز آتش هیچ برایشان نمی‌ماند: «أُولَئِکَ الَّذِینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِیهَا وَبَاطِلٌ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ(11)». کسی تمام خواهشش همین باشد و بعد ببیند که چه می‌توانسته بکند و چه کرده است، چه به او داده بودند و او چه آورده است، حالش می‌تواند غیر از این باشد، غیر از سوختن؟ تمام سرمایه‌اش را خرج کرده است و به خواست خودش به نرخ دنیا تا آخرش را با او حساب کرده‌اند. حسابش فرق می‌کند با آنان که می‌گویند: «... رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ(12)».

اینجا فقط می‌گوید «مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ»، نمی‌گوید چگونه عملی، از ظاهر و صورت سخن حرفی به میان نمی‌آید. خواستن دنیا که روح عمل باشد، شاید دیگر فرقی نمی‌کند که صورتش چه باشد، حبط و باطل است، اگرچه خواستن دنیا، به‌صورت هم اعمال را پایین می‌کشد.

این روزها، گهگاه می‌بینیم، می‌شنویم، حس می‌کنیم که حرف‌ها از خواستن دنیاست، دویدن‌ها برای خواستن دنیا، حساب و کتاب‌ها با حساب دنیا. آفتش حتی زیباترین لحظات و صورت‌ها را هم لکه‌دار می‌کند، نمازهایی را که در وقت به‌جای آورده نمی‌شود به‌خاطر اشتغال به خواست دنیا، نمازی را که اول وقت خوانده می‌شود با حساب و کتاب دنیا، نمازی را که از اول تا آخرش ذهن مشغول است به دنیا و حساب و کتابش. نکند که نوشتن‌ها هم ...

« اللَّهُمَّ خُصَّنِی مِنْکَ بِخَاصَّةِ ذِکْرِکَ، وَ لا تَجْعَلْ شَیْئا مِمَّا أَتَقَرَّبُ بِهِ فِی آنَاءِ اللَّیْلِ وَ أَطْرَافِ النَّهَارِ رِیَاءً وَ لا سُمْعَةً وَ لا أَشَرا وَ لا بَطَرا، وَ اجْعَلْنِی لَکَ مِنَ الْخَاشِعِینَ(13)».

خدایا! به کم قانع نشویم، سوار دنیا شویم و پیاده در پی‌اش ندویم!

 

سوار دنیا شوید.

 

_________________________________________________________________________

1. توبه، 38

2. هود، 15

3. توبه، 38

4. توبه، 39

5. توبه، 41

6. توبه، 44

7. توبه، 45

8. توبه، 49 و 55

9. توبه، 64، 66 و 67

10. توبه، 68

11. هود، 16

12. بقره، 201

13. از دعای «ابوحمزه ثمالی»

______________________________________________________________________

پی‌نوشت: فایل‌های صوتی برگرفته از «کانال رسمی استاد صفایی حائری» در تلگرام هستند.