مثل دال

من عین الف نه، مثل دالم

مثل دال

من عین الف نه، مثل دالم

سلام خوش آمدید

بد نیست، کم است

سه شنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۲:۴۹ ق.ظ

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

وقتی می‌پرسد «أرَضِیتُم بِالحَیاة الدُّنیا مِنَ الأخِرة(1)»، منظور از «حیات دنیا» فقط همان جنبه‌های مادی (که موضوع شهوات هستند) و پیروی از هوای نفس است، یا اصلاً مسأله بینشی است که به دنیا راضی است، حتی اگر این رضایت و محبت به رعایت فطری اخلاق باشد؟ یعنی این نگاه کوتاه است و برای انسان کم است و او شایسته است که بیش از این‌ها قد بکشد. شاید هم همان رعایت فطری اخلاق، تعمیق بینش و افزایش رشد را به همراه داشته باشد و اجازه‌ی راضی شدن به «حیات دنیا» را ندهد.

می‌شود نظرتان را بدانم؟ البته سعی می‌کنم، خودم هم بیشتر در این مورد مطالعه کنم.

این را چند روز پیش شنیدم: رضایت به حیات دنیا

_________________________________________________________________________

1. سوره‌ی «توبه»، آیه‌ی 38

پی‌نوشت:

اول) خجالت‌آور است اما امسال برای اولین بار است که مشغول خواندن دعای «ابوحمزه ثمالی» هستم: «و أنّ الرّاحل اِلیک قریبُ المسافه».

دوم) نوشته‌ی مرتبط

سوم) فایل صوتی برگرفته از «کانال رسمی استاد صفایی حائری» در تلگرام است.

نظرات (۵)

سلام رفیق
خیلی خوب بود سخنرانی...
به نطرم بار اولم باشه صدای آقای عین صاد رو شنیده باشم...
تفکر خودت هم حول سوالت قشنگ بود...
قبلا توی مطالبم گفته بودم که دنیا به لحاظ لغوی به معنای دنی هست... وقتی اخلاقی بخوایم ترجمه اش کنیم میگیم آنچه پست هست...آنچه پایین هست...
اما اگر بخوایم فلسفی ترجمه اش کنیم باید بگیم آنچه به افق نگاه ما نزدیک تر است... 
و در مقابلش آخرت یعنی آنچه در افق عمیق تری هست...
فرمودن "حیاة الدنیا"
یعنی آنچه از حقایق عالم که سهل الوصل تر هست و به افق نگاه ما نزدیک تر هست حیات داره حیات بخش هم هست... اما به قول استاد کم هست... ظرفش کوچکه...
اگر فلسفی و عقلانی نگاه کنیم هرگز انسان از دوگانه دنیا و آخرت رها نمیشه... چون همواره هر چقدر رشد کنه یه چیزهایی به افقش نزدیک تر هستن.. و یه چیزهایی در افق عمیق تری هستن... همواره اگر اهل تعالی هستیم نباید در اونچه به افقمون نزدیکتر هست توقف کنیم...

اگر این طوری به دنیا و آخرت نگاه کنیم هم اون هدف اخلاقی برامون احیاء میشه هم وجه معرفتی و علمی قضایا برامون پربرکت میشه...
مثال میزنم
همین شهوت که نوعا در بحث های اخلاقی از مصادیق دنیا هست...
اگر معرفتی بهش نگاه کنیم  سوال پیش میاد اصل و حقیقت شهوت در وجود انسان برای چیست؟
خوب که فکر میکنیم میبینیم حقیقت شهوت همون حب هست...
خب این حب اگر جهت عقلانی بهش داده بشه چی میشه؟... انسانی که در حقیقت وجودی خودش به تفکر مینشینه و توجه نفسش رو به سوی مبدا وجودی خودش داده در واقع داره به شهواتش هم جهت میده... اثر بیرونی این تفکر قرآنی میدونید چی میشه؟
شهوات مادی براش کمرنگ میشن... مثلا اگر نیاز جنسی داره... این نیاز بهش فشار نمیاره...
چون حقیقت شهوت رو به سوی بالا کرده و این قوه اونجا در حال تخلیه شدن هست...
نمیدونم توجه کردید یا نه ... اما شهوت خواب و خور و شهوات جنسی در افرادی که قوه خیالشون فعال تر از قوه تفکرشون هست نمودی بیشتری داره نسبت به کسانی که قوه تفکر و عقلانیتشون فعالتر از تخیلاتشون هست... اصلا ربطی هم به مزاج و اینها نداره هااا
چون اهل تفکر همون حب رو به سمت عالم بالا میگیرن داره از قوه شهویه در این مسیر کار میکشن... اما کسانی که  رو به سوی پایین و آنچه به افق نگاهشون نزدیکتر هست دارن شهوات مادی در اونها نمود بیشتری داره...

از این منظر هم میشه به دنیا و آخرت نگریست...
پاسخ:
سلام علیکم
بسیار سپاسگزارم که وقت گذاشتید و این موارد خوب و قابل‌تأمل را بیان کردید. با آن که در مورد معنای لغوی «دنیا» به‌معنای «پست» و «پایین» و مفهوم «حیات دنیا» می‌شود بسیار تأمل و بحث کرد، اما به‌نظرم رسید که بهتر است فعلاً همین سطح ظاهرتر معنایی این عبارت و جمله را قدری بررسی کنم تا بعد ان شاء الله به آن‌جا برسم. یعنی در گام اول قدری به همان برداشت اولی بپردازم که هر کس با شنیدن سؤال این آیه از «حیات دنیا» دارد.
نکاتی که فرمودید اغلب به‌طور کلی برایم پذیرفته و قابل‌درک است، اما در مورد جزئیات و ارتباطات جای تفکر بسیار است.
خدا خیرتان دهد!
اتفاقا الان داشتم کتاب حرک از ایشون میخوندن
میگن انسان وقتی استعدادهاشو میبینه و به امتداد اونها نگاه میکنه متوجه میشه این نیا کوچکه براش و باید بعد مرگ هم ادامه داشته باشه
پاسخ:
متأسفانه هنوزکتاب «حرکت» را نخوانده‌ام، اما تا به حال هر کدام از کتاب‌های ایشان را که خوانده‌ام پر از نکات ظریف و دقیق بوده است. به نکته‌ای که فرمودید در بعضی کتاب‌های دیگرشان هم اشاره کرده‌اند.
  • دچارِ فیش‌نگار
  • خجالت نکش شهدا را از آخر مجلس چیندن :))
    مارم دعا کنید...
    پاسخ:
    من کجا و آن‌ها کجا، برای آن‌ها فضیلت و بزرگی بسیار بود و خودبینی و ادعا نبود.
    دعاگو هستم و محتاج دعا.
    نیست در دیده ما منزلتی دنیا را
    ما نبینیم کسی را که نبیند ما را...

    حیف که قدر خودمون را نمی دانیم و نمی شناسیم. و بقول باباطاهر که میگه:
    بود قدر تو افزون از ملائک
    تو قدر خود نمی دانی چه حاصل...

    پاسخ:
    بسیار زیبا و به جا بود!
    سپاسگزارم.
    ان شاء الله بیشتر و بیشتر بشناسیم!
  • قاسم صفایی نژاد
  • دنیا که هیچ، به قول امام: دو عالم لایق دشمن است:
    پاسخ:
    بسیار عالی! خدا خیرتان دهد!
    البته که هنوز تا درک این حقایق برای چون منی راه زیاد است. تفاوت از زمین تا آسمان است.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی

    من عین الف نه، مثل دالم.

    بایگانی