«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
«همراه بیّنات و با دگرگون شدن تلقی انسان از خودش، دیگر او به آنچه که دارد دلخوش نیست و در انتظار چیزی است که میتواند باشد و باید باشد. این توانایی و این ضرورت او را برپا میدارد و به انتظار میکشاند و چشمبهراه میسازد.
همراه بیّنات به انتظار میرسیم.
و این انتظار، نه احتراز و کنارهگیری است که بعضیها بر آن پافشاری میکنند و در بوقهاشان میدمند، که تو نمیتوانی در آنچه که هستی بمانی و نمیتوانی از آنچه که باید داشته باشی چشم بپوشی.
این انتظار، نه احتراز است و حتی نه بالاتر اعتراض و فریاد، که این انتظار، آمادهباش است. زمینهسازی و آمادگی برای رسیدن به مطلوب است. آنکس که در انتظار است آماده میشود تا نقطهضعفهای خودش را پر کند و مانعها را بشناسد و نقطهضعفهایشان را بیابد و در نقطهضعفهای دشمن خانه بگیرد و از آن سنگر بسازد.
انتظار، پر کردن خانههای ضعف خویش و تقیّه، سنگر گرفتن در خانههای ضعف دشمن است.
بیجهت نیست که انتظارِ فرج بالاترین اعمال است.(1) آنکس که بنبست موجود را نمیپذیرد و تحمل نمیکند در انتظار گشایش است و بهدنبال مطلوب و برای رسیدن به مطلوب آماده است و مهیّاست، که «مَن اِنتَظَرَ أمراً تَهَیَّأَ لَهُ».
ما کسانی را میبینیم که بهپا ایستادهاند و راه افتادهاند. ولی انتظاری نداشتهاند و گویا چیزی نمیخواستهاند و تنها بر اساس جو محیط و جریان حاکم به رفتن وادار شده بودند. اینها بدون انتظار و بدون آمادهباش در گامهای اول گرفتار شدهاند و به خودخوری و فرار از خویش رسیدهاند و آخرسر در زیر فشار ابهامها و اشکالها، در مرحلهی فکر و اعتقاد، در مرحلهی ظرفیت و تحمل، در مرحلهی طرحریزی و در مرحلهی عمل، از کمبود امکانات گرفته تا نیازهای اقتصادی و نیازهای تخصصی و علمی و حتی آمادگی بدنی و توانایی جسمی، در زیر بار این فشارها و ابهامها به انزوا و فرار از کار و جدایی از عمل روی آوردهاند.
آنها که عملزده بودند، طبیعی است که بعدها با نفرت، عرفانزده، فلسفهزده و علمزده و کلاسزده هم بشوند و دنبال پناهگاه مفرّی بگردند که باز هم طبیعی است که به پناهی نرسند و سرگردان بمانند.»*
_________________________________________________________________________
(1) تحفالعقول، ص 110. نکتهی دقیق اینکه انتظار، عمل است و بالاترین و افضل اعمال است، نه حالت و کیفیت روانی. انتظار، عمل است نه حالت.
* علی صفایی حائری، درسهایی از انقلاب/ دفتر اول: انتظار. انتشارات لیلهالقدر، 1390.