«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
«استثمار از لحظهای شروع میشود که ما میخواهیم سهم بیشتری به خاطر استعداد بیشترمان بگیریم. ولی اگر استعداد بیشتر مسئولیت زیادتری بیاورد، نه افتخار، بهرهکشی از میان خواهد رفت و آنچه میماند همان مسخّر شدن انسانها برای یکدیگر خواهد بود، که بنّا برای بقّال و این هر دو برای این همه، برای زارع و اینها برای کارگر تسخیر شدهاند تا در مجموع جامعه را طرحریزی کنند.
آنچه در انقلاب اسلامی مطرح میشود و هدف انقلابی و آرمان مبارزههاست؛ چون بر اساس ترکیب خاص انسان و حرکت مستمر او قرار گرفته، ناچار باید جهت حرکت و رهبری استعدادهای تکاملیافته باشد.
اسلام به ما میآموزد، ای انسان توانا! تو تا امروز همیشه مظلوم بودهای و تا امروز تو را به آخور بستهاند تا از تو سواری بگیرند. تو مگو که به من نان میدهند، فکر کن نیروی تو را برای چه کاری میبرند و چند برابر نان از تو بهره برمیدارند. این حکومتها تا به حال بیشتر از امنیت و رفاه برای تو نداشتهاند.
اسلام میآموزد که ای انسان! تو با رنج و کدح و فشار در حرکت هستی و این حرکت، جهتی میخواهد نامحدود و این جهت، وجود دارد به همین دلیل که ضرورت دارد و هماهنگ با ترکیب خاص توست، ترکیبی که بیشتر از امنیت و رفاه را طلب میکند. انسان تو بزرگتر از امروز و عظیمتر از دنیایی. دریا در وسعت دل تو یک قطره بیشتر نیست.»*
_________________________________________________________________________
* علی صفایی حائری، درسهایی از انقلاب/ دفتر اول: انتظار. انتشارات لیلهالقدر، 1390.