«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
اول: لحظات حساس
دختر تکواندوکار کرهای یا تایلندی پس از پیروزی در مسابقه، پایین میآید و برای لحظهای کوتاه، مربیاش را که از قضا مرد است در آغوش میگیرد. کارگردان یا مسئول مربوطه به هول میافتد و تصویر را به عقب برمیگرداند و با دور آهسته پخش میکند تا آن صحنهی خطرناک که حالا دیگر تمام شده است دیده نشود، اما متأسفانه همان صحنه البته اینبار بهصورت آهسته پخش میشود و باز تلاش میکند که جلویش را بگیرد، ولی شوربختانه آن لحظهی حساس برای بار سوم تکرار میشود.
دوم: فرهنگ تماشاگران
محمدعلی گرایی، در کشتی فرنگی بازیهای آسیایی مدال طلا گرفته است و بعد از اهدای مدالها، حالا نوبت به نواختن سرود ملی ایران و برافراشتن پرچمها است. هنگام پخش سرود، گهگاه کارگردان احتمالاً اندونزیایی تصاویری از تماشاگران یا هواداران ایرانی پخش میکند که ایستادهاند و سرود را همخوانی میکنند. احتمالاً بعضی از تماشاگران خانم ایرانی پوششی منطبق با قانون ایران ندارند و کارگردان ویژهبرنامهی مربوط به بازیهای آسیایی (یا هر کس که این وظیفهی خطیر را بر عهده دارد) تصمیم میگیرد که بهجای تصویر تماشاگران ایرانی، تصاویر تکراری از تماشاگران غیرایرانی حاضر در سالن را بهصورت آهسته برای چندمین بار (شاید دهمین بار) پخش کند. در نتیجه هنگام نواختهشدن و اهتزاز پرچم ایران، تصاویری از تماشاگرانی دیده میشود که نشستهاند و مشغول گفتن و خندیدن و دستزدن هستند. طبعاً مضحک و مسخره است، اما میگویم بالاخره همه هم میدانند که این تصاویر تکراری است و هم میدانند دلیلش چیست.
دقایقی بعد، در میان گزارش یکی از کشتیها، گزارشگر و مجری باسابقهی صداوسیما اشاره میکند که در زمان نواختهشدن سرود و برافراشتهشدن پرچم کشورمان، آنچنان که در تصاویر مشاهده شد، تماشاگران اندونزیایی نشسته بودند و با هم حرف میزدند و سکوت را رعایت نمیکردند و واقعاً لازم است فرهنگ این تماشاگران ارتقا پیدا کند و یاد بگیرند در چنین لحظاتی ادب و احترام را نسبت به کشور صاحب پرچم و سرود رعایت کنند. بعد هم مجری و گزارشگر کهنهکار میپرسد که آیا اگر قهرمانی و سرود و پرچم مربوط به خودشان بود هم همینطور رفتار میکردند.
______________________________________________________
پینوشت: لحظاتی بودند مثلاً به طنز آمیخته.