مثل دال

من عین الف نه، مثل دالم

مثل دال

من عین الف نه، مثل دالم

سلام خوش آمدید

دوست داشتن، جوشش، کوشش

سه شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۱، ۰۳:۱۳ ق.ظ

از بین آن که دوستت دارد و آن که دوستش داری، کدام را انتخاب می کنی (با فرض این که هر کدام فقط یکی از این شرایط را دارند)؟

اگر انتخاب گزینه ی دوم است، آیا این نشان دهنده ی این است که میل و نیاز به دوست داشتن از میل و نیاز به دوست داشته شدن قوی تر و اصیل تر است؟

آیا نمی شود به جای تلاش برای جلب محبت آن که دوستش داری، برای دوست داشتن آن که دوستت دارد بکوشی؟

آیا دوست داشتن بیش از آن که کوششی و آگاهانه باشد، جوششی و ناخودآگاه است؟

آیا دوست داشتن میل و نیاز چیره بر تمام امیال و نیازهاست؟

آیا ما همیشه کاری را انجام می دهیم و راهی را انتخاب می کنیم که دوست داریم؟

آیا تمام اولویت ها بر اساس شدت دوست داشتن تعیین می شوند؟

 

پی نوشت: دسته بندی جوششی و کوششی را فردی برای اشعار به کار برده بود. واقعاً در حال حاضر حضور ذهن ندارم چه کسی این دسته بندی را انجام داده بود.

  • عین الف

نظرات (۴)

سلام . خب اولیش و که نمیدونم چون نه من تا الان کسی ودوست داشتم و نه کسی من ودوست داشت آقا این سوالها خیلی سختن باید یه چند روزی روشون فکر کنم.... یعنی اینقدر من بی احساس بودم و هستم آیا ؟ من بعدا میام نظرمو میگم برم اول ببینم دوست داشتن و دوست داشته شدن چی هست
پاسخ:
سلام! لطف می کنید. ,
  • نارنجی سادات
  • پست خیلی ....مممم....... چیزی  بود... ینی ذهنمو درگیر کرد.... خوشمان آمد ازش.آیا های قشنگی بودند.
    پاسخ:
    سلام! از لطف شما سپاسگزارم. پیروز باشید! ,
    هیچ کدوم!تجربه ثابت کرده وقتی کسی دوست نداره نداره دیگه تلاش کردن بیخودیه چون حتمادلش جای دیگست
    دوم کسی که دوست داره هم تودوسش نداری چون دلت قبلا اسیرشده
    ای وای بر من!
    پاسخ:
    اگر تجربه ثابت کرده که پس دیگر هیچ! ولی تجربه، تجربه است و اگرچه بسیار ارزشمنده، ولی ابزار کاملی برای اثبات بعضی مفاهیم نیست. مثلاً ممکنه منجر به نظریاتی مانند به وجود آمدن ماهی و قورباغه از گل و لای کف رودخونه و موش از پارچه آلوده و دونه های گندم بشه. مزاح بود. پیروز باشید! ,

    سلام و عرض ادب

    راستش میشه این بحث رو خیلی تئوریکش کرد و در حد مقام و مرتبه ذات هم عرفانیش کرد که شاید هم فرصتش نباشه و هم حوصله اش و هم ضرورتش...

     

    اما مرتبه بحث رو بخوایم رعایت کنیم باید بگیم:

    بله مبدا هر حرکتی در نظام هستی حب هست...

    بلکه بالاتر حرکت چیزی جز حب نیست...

     

    اما حب رو میشه از وجوه مختلفی دید... 

    اول میل داشتن و خواستنش رو ببینیم...

    حب یعنی دوست داشتن 

    این بنیاد همه ی ماست...حال این حب وقتی از اون اعلی مرتبه اش میاد پائین و میخواد در ظواهر تجلی و بروز داشته باشه اقتضاء عالم پائین اینه که کشش و کنش وجود داشته باشه...

    اینجا بحث دوست داشتن و دوست داشته شدن مطرح میشه...

    بین این دو هم اگر بخوایم اولویت بدیم و به یکی مرتبه آغازی تری بدیم امتیاز با دوست داشته شدن هست...

    خود حق متعال میفرمایند من گنج مخفی بود پس دوست داشتم شناخته بشم... دوست داشته دیده بشم... دوست داشتم دوست داشته بشم...

    با این مدل از حب رو به خلق و خلقت میکنن...

    تا در خلق چه اتفاقی بیفته؟

    از اونجا بحث عاشقی شروع میشه...

    منتها انسان هر دو شانیت رو داره...

    هر جنسی هر دو شانیت رو داره...اما عالم دنیا، عالم جزئیات و قوانین و تدابیر هست...

    جنس مرد بدون دوست داشته شدن میتونه به روالش ادامه بده و کمتر آسیب ببینه...

    اما جنس زن اگر محبوب نباشه و مورد توجه و عشق قرار نگیره دوام نمیاره و خیلی آسیب می بینه...

    لذا برای جنس زن رسیدن به مرحله ی عشق از معشوق بودن عبور میکنه و برای مرد از مرحله ی عاشق شدن...

    پاسخ:
    سلام و احترام
    بسیار سپاسگزارم.
    نکات خیلی خوبی را بیان کردید.
    به‌گمانم زمانی که این مطلب را نوشته‌ام در برخی موارد دوست داشتن را در معنای خاص به‌کار برده‌ام و در بعضی موارد مانند دو سؤال آخر، در معنای عام‌ترِ میل داشتن، مانند آن‌جا که شما فرمودید: «خود حق متعال میفرمایند من گنج مخفی بود پس دوست داشتم شناخته بشم... دوست داشته دیده بشم... دوست داشتم دوست داشته بشم...». پس یعنی پیش از دوست داشته شدن، میلی بود و دوست داشتنی بود نسبت به دوست داشته شدن (البته اگر پیش و پس در آن جایگاه معنا داشته باشد).
    در یکی از سؤالات نوشته‌ هم که همه چیز درهم آمیخته و معلوم نیست چه‌چیز را به چه معنا به‌کار برده‌ام: «آیا دوست داشتن، میل و نیاز چیره بر تمام امیال و نیازهاست؟» :)
    با تجدید سپاس و احترام

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی

    من عین الف نه، مثل دالم.

    بایگانی