«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
«بر اساس کفر و شکر در شب قدر برای تو اندازهای میگیرند و به تو نعمتها و امکاناتی میدهند.
بر اساس کاری که تو در گذشته کردهای، سرمایهی آیندهات را تقدیر میکنند.
و در این شب تو باید برای این سرمایه و امکانات طرح بریزی و برنامه بگذاری؛ چون هر نوع حرکتی که همراه طرح نباشد گرفتار خرابکاری و کندکاری و دوبارهکاری خواهد شد و از دست خواهد رفت.
هنگامی که تو برای برنامهریزی آماده میشوی و برای طرحریزی اقدام میکنی، آنوقت احتیاج به راهنمایی داری که تو را در این مهم کمک کند و چراغ راه تو باشد. احتیاج به کتاب و دستورالعملی داری که تو را کمککار باشد.
و باز احتیاج به نیروهایی داری که تو را کمک کنند و پیش ببرند و احتیاج به سرپرستی و ولایتی داری که متمم تمام نعمتها و امکانات تو باشد، که وجود مهندس بیدار و ولایت یک مدیر آگاه متمم تمام نعمتها و ارزشهای موجود در یک کارخانه است.
این نیروها بر این مقام ولایت، در این شب قدر نازل میشوند ... همانطور که قرآن در این شب نازل شده، همانطور که نعمتها در این شب نازل شدهاند و اندازهگیری و تقدیر گردیدهاند ... پس تو هم در این شب میتوانی طرح بریزی و برای سرمایههای خودت، برنامه بگذاری، تا در این شب برای تو همه چیز فراهم شود:
1- نعمتها و اندازهها،
2- کتاب و راهنما،
3- نیروهای نازل بر مقام ولایت،
4- طرحریزی و تقدیر تو.
و این است که بیدار ماندن و طرح ریختن در این شب توصیه شده و بهترین کار در این شب، گفتوگوی علم و رسیدن به آگاهی و بینشی است که بتواند در این طرح و تصمیم کمککار باشد. کسی که از این تقدیر و برنامهریزی محروم مانده باشد، از سرمایههایی که برای او میگذارند و از فرشتههایی که نازل میشوند بیبهره خواهد ماند و به خسارت خواهد رسید.
با این توضیح مییابیم که چرا قرآن در شب قدر نازل شد. چرا کتاب راهنما و هدایت، در شب تقدیر سرمایهها و نعمتها نازل شد، هنگامی که به تو سرمایه میدهند و در همان هنگام هم کتاب و دستور سرمایهگذاری تو و روش برنامهریزی و طرح و تقدیر تو را فرستادهاند.
این کتاب باید در شب قدر نازل شود. قدر خدا، که سرمایهها را میدهد و قدر تو، که سرمایهها را به کار میاندازد.
و نکته این است که لیله القدر میگویند، نه یوم القدر. در دل تاریکیها و در بطن حادثهها است که تو باید طرح فردا را بریزی و در طلوع فجر، همراه فرشتههای نازل شب قدم برداری. اشتباه ما این است که در شبمان کاری نمیکنیم و در شکم گرفتاریها و ظلمتها، یا تسلیم تاریکیها میشویم و یا مرثیهخوان ظلمت. و این فاجعه را در طلوع فجر میفهمیم که هیچ کاری نکردهایم و هیچ طرحی نریختهایم. و تا دستبهکار شویم و طرحی بریزیم، هزار مانع بر سر راهمان میگذارند و هزار درگیری برایمان ایجاد میکنند و تا بخواهیم حرکت کنیم به غروب رسیدهایم و دوباره گرفتار شب شدهایم.
این است که در این شب طرح میریزند و این است که شب را، قدر میدانند، شب را. و این است که یک شب طرح، یک شب قدر، از هزار ماه بیتقدیر بهتر است.
...
این است که عمل، طرح میخواهد. در طرح است که عمل ارزش مییابد؛ چون ارزش عمل وابسته به خود عمل نیست، وابسته به محرک و به هدف و به بینشی است که از رابطههای یک عمل داری.
...
سفرهای که بهخاطر بازیها و هوسها و تظاهرها پهن میشود، در شکل و کیفیت با سفرهای که بهخاطر تکلیف و تربیت و درس پهن میشود، یکسان نیست و این چهار عامل:
محرک،
غایت،
بینش به رابطههای عمل،
و شکل عمل،
در ارزش و قدر عمل مؤثر هستند و این عوامل در طرح منظور میشوند؛ این است که عمل طرح میخواهد و نقشه میخواهد، قدر و اندازهگیری میخواهد. و این طرح و نقشه را چگونه باید بهدست آورد؟
تو که یک قطعه زمین، دو کیلو گوشت، یک مقدار پارچه داری، بدون طرح و نقشه دستبهکار نمیشوی، پس چه شده که در سرزمین عمرت بدون تقدیر دستبهکار شدهای و در هر رشته و شغلی خودت را گرو گذاشتهای؟
...
مسأله همین است که نقشهی کلی وجود ندارد. نقشه با هدف شروع میشود و با هدف شکل میگیرد. بر اساس هدف، راهها و نیازها و مرحلهها و مسائل هر مرحله را در نظر میگیرند و طرح میریزند.
...
همانطور که بارها گفته شده، ولایت و سرپرستی یک معمار و مهندس آگاه، متمم تمام نعمتهای موجود و امکانات عظیمی است که در طرح جان میگیرند و با نقشه پیاده میشوند. و همین است که در روز ولایت، در روز غدیر، قرآن گوشزد میکند: ألیَومَ أکمَلتُ لَکُم دینَکُم وَ أتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتِی(1). ألیوم أکملت و أتممت ...
...
این قدر و اندازه و تقدیر تو و این امر و برنامهی ولی و این کتاب و طرح و تقدیر، هنگامی که با هم هماهنگ میشوند، به چه میانجامند، جز سلام ... و این است که شب تقدیرهای خدای و تو و ولایت، شب سلام و امن است، شب پاکسازی از هر عیب و آفت است.
...
... طرح بر اساس هدف است و هدف تو بر اساس هوس نمیماند که باید با توجه به دو اصل:
1- قدر و امکانات تو،
2- نیازها و ضرورتها و شرایط جامعهی تو،
شکل بگیرد.»*
__________________________________________________________________________
1. مائده، 3
* علی صفایی حائری، تفسیر سوره قدر. انتشارات لیلهالقدر، 1387.
__________________________________________________________________________
پینوشت:
اول) کتاب «تفسیر سوره قدر» کمحجم و پرمحتوا است. کل متن کتاب 16 صفحه است.
دوم) فایل صوتی صدای استاد علی صفایی حائری برگرفته از «کانال رسمی استاد علی صفایی حائری» در تلگرام است.
سوم) لطفاً اگر مایل بودید این مطلب خوب مرتبط را مطالعه فرمایید.
چهارم) گمانم برای برخی مردم این تصور پیش آمده است که اصلاً شب قدر یعنی خواندن دعای جوشن کبیر. با توجه به اینکه ظاهراً توصیهی صریحی از معصومین (ع) بری خواندن این دعا در شبهای قدر در دست نیست (یا اشتباه میکنم؟)، آیا تلویزیون وزن زیادی را روی خواندن آن نگذاشته است؟ با توجه به سنگینی محتوای این دعا و طولانی بودن آن (بهطور نسبی)، اینقدر تأکید روی آن برای عموم مردم مناسب است؟ البته که شکی در ارزشمندی این دعا نیست. قطعاً من هنوز در درک حقایق بلند این دعا ناتوانم، شاید همان بند اول و بلکه ابتدای همان بند اول تا مدتها برای من کافی است.