«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

آن‌بار که به لطف خداوند به زیارت عتبات رفتم، گاهی برای آن که بتوانم آداب زیارت را بهتر و بیشتر رعایت کنم، سعی می‌کردم از مفاتیح دانشجویی یا کتب ادعیه و زیارات دیگر که در اختیار داشتیم استفاده کنم. حتماً آن دعاها و اذکار و زیارات همه خیر است و خوب است و پر از نور، اما به گمانم هر کدام مرتبه‌ای دارند که برای بهره‌مندی از برکات آن‌ها باید به آن رسید و در غیر این صورت، مطلوب حاصل نمی‌شود. برای من شاید هنوز زود و زیاد بود. شاید خواندن همان دو رکعت نماز معمولی یا نشستن و به حال خود نگریستن، فایده‌ی بیشتری داشت، اگر با شکستگی همراه بود، با درک خالی بودن دست‌ها.

در مورد علم، حتی همین علوم تجربی، دانسته‌هایی که در درون تحلیل و پرورده نمی‌شوند و به فهم نمی‌رسند، گاه نه‌تنها مفید نیستند، بلکه با ایجاد تصور فهم می‌توانند هم در فرآیند به‌کارگیری علم خسارت و آسیب ایجاد کنند و هم برای انسانیت فرد مضر باشند. آیا در مورد دعا و زیارت هم چنین آسیب‌هایی وجود دارد؟ به‌گمانم بعید نیست. معیار تشخیص وجود تناسب بین میزان رشد فرد با مستحباتی همچون ادعیه چیست؟ آیا «حال» انسان یا نکاتی همچون اثربخشی در ابعاد گوناگون زندگی می‌تواند معیار کافی باشد؟ لطفاً راهنمایی کنید.

_________________________________________________________________________

پی‌نوشت

اول) روحانی کاروان که سیّد مهربان و گرمی بود همان اول گفته بود که سعی کنید در زیارت خود را به تکلّف نیندازید. حتی همین‌جا هم بعضی از دوستان این‌چنین توصیه کرده بودند، اما ...

دوم) روز معلم بر همه‌ی دوستان بزرگواری که در عرصه‌ی تعلیم فعالیت دارند یا داشته‌اند، مبارک!