«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

قبل از حادثه

عقل* می گوید احتمال اتفاق افتادنش خیلی خیلی کم است، این قدر که می توان از آن صرف نظر کرد، واقعاً بعید است، چیزی نزدیک به غیر ممکن. دل* اما، انگار نه انگار، دائم مشغول به این «نزدیک به غیر ممکن» است. غرق در رؤیاپردازی و خیالبافی خویش است، با  صحنه آرایی هایی دقیق و ظریف و متنوع.

 

بعد از حادثه

عقل می گوید درست است که احتمال روی دادنش خیلی کم بود، اما به هر حال صفر نبود. بعید بود، اما غیر ممکن نبود. پس اتفاق افتادنش چندان هم عجیب نیست، یک اتفاق ساده است و تعبیر و تفسیر خاصی ندارد. ولی دل معتقد است، اتفاق افتادنش تقریباً غیر ممکن بود، حتی تصورش هم دشوار بود. این یک اتفاق عادی نیست، بدون  شک این یک نشانه است.

 

*منظور همان برداشت عمومی از مفهوم عقل و دل است.

پی نوشت: اگر لازم باشد، عقل و دل هم از آراء یکدیگر، استفاده ی ابزاری می کنند. :)