«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
بهدلایل مختلف در محافل و مهمانیهای بستگان و دوستان حضور مرتب و مکرر ندارم. اما آنها همیشه لطف دارند و از خانواده جویای احوالم هستند و میپرسند: «چرا نیومد پس؟». یا گاه که در یکی از همین دورهمیها حاضر میشوم یا تماس تلفنی داریم میگویند: «کمپیدایی، نیستی اصلاً. چرا نمیای؟» و ابراز لطف و دلتنگی میکنند. بااینحال، یکی از سؤالات تقریباً ثابتی که در همان حضورهای محدودم میپرسند این است: «چرا نمیری؟» یا «برنامهای برای رفتن نداری؟». در واقع، وقتی نیستم سؤال این است: «چرا نمیای؟» و وقتی هستم: «چرا نمیری؟»
____________________________________________________________
پینوشت: واقعاً نسبت به من لطف و محبت دارند. فقط کمی (مثلاً) طنزآمیزش کردم که چیزی بنویسم.